واکاوی اجماع از دریچه فرق تشیع (مطالعه اندیشههای ابوطالب هارونی، قاضی نعمان و شیخ طوسی)
محورهای موضوعی : کلام اسلامیمحمد غفوری نژاد 1 , دانیال بصیر 2 * , سمیه نعمتی 3
1 - عضو هیئت علمی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران
2 - دانشجوی دکتری فرق تشیع، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران
3 - دانشجوی دکتری فرق تشیع، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران
کلید واژه: اجماع, فرق تشیع, زیدیه, اسماعیلیه, امامیه,
چکیده مقاله :
«اِجماع» یکی از منابع اجتهاد در فقه و به معنای اتفاق نظری است که در اثبات حکم شرعی مؤثر است. علماى شیعه اجماع را دلیل مستقلى در مقابل کتاب و سنّت نمیدانند؛ بلکه اجماع را تنها از این جهت که کاشف از نظر معصوم است، حجّت میدانند. این مقوله یکی از منابع فقه به شمار آمده و مورد توجه فریقین قرار گرفته است. البته آن¬چه مسلم است، این است که در دوران حیات پیامبر(ص) احکام الهی از طریق آن حضرت دریافت می¬شد؛ یا در آیات قرآن بدان تصریح شده بود یا شخص پیامبر(ص) با قول یا عمل یا تقریر، آن را تبیین می¬کردند که اصطلاحاً به آن «سنت» می¬گویند. بنابراین هیچ نیازی به اجتهاد و تلاش علمی برای فهمیدن حکم شرعی وجود نداشت؛ جز این¬که از شخص پیامبر(ص) بشنوند. در این مقاله ضمن بررسی مفهوم¬شناسی، به اقسام اجماع و احکام آن پرداخته و سپس این مسئله را از دریچه اندیشهای و نه فقهی در فرق تشیع و به¬خصوص بررسی منظومه فکری ابوطالب هارونی از عالمان زیدی، قاضی نعمان از اندیشمندان اسماعیلی و شیخ طوسی از علمای برجسته تشیع مورد واکاوی قرار می¬دهد. این نوشتار از این جهت نو و بدیع به شمار میرود که تاکنون مقالهای یا نوشتاری به بررسی اجماع به عنوان یکی از منابع ادله اربعه از منظر سه عالم تشیع در امامیه، زیدیه و اسماعیلیه نپرداخته و از سوی دیگر سعی شده است که سیر زمانی و زیست هر سه عالم تقریبا در یک زمان باشد.
"Ijmaa" is one of the sources of ijtihad in jurisprudence and it means a consensus that is effective in proving a ruling. Shia scholars do not consider consensus as an independent proof against the book and Sunnah; Rather, consensus is considered valid only because the discoverer is infallible. This category is considered one of the sources of jurisprudence and has been the focus of the parties. Of course, what is certain is that during the lifetime of the Prophet (PBUH), divine decrees were received through him; Either it was specified in the verses of the Qur'an, or the Prophet (PBUH) himself explained it by words, deeds, or narrations, which is called "Sunnah". Therefore, there was no need for ijtihad and scientific effort to understand the ruling of Sharia; except that they hear from the Prophet (PBUH) personally. In this article, while examining the concept, it deals with the types of consensus and its rulings, and then this issue is analyzed from the perspective of the Shia sect, especially the study of the intellectual system of Abu Talib Harouni, one of the Zaidi scholars, Qazi Noman Ismaili, and Sheikh Tusi, one of the prominent Shia scholars. puts This article is considered new and innovative because so far no article or writing has been devoted to the study of consensus from the perspective of the three scholars of Shiism: Imamiyyah, Zaidiyyah, and Ismailiyyah, and on the other hand, it has been tried to describe the time course and life of all three scholars almost at the same time. be.
ابن ادریس، محمد، (۱۲۷۰ ق)، السرائر، تهران؛ ابن بابویه، محمد، «مشیخة الفقیه»، (۱۳۷۶ ق)، همراه ج ۴ فقیه من لایحضره الفقیه، به کوشش حسن موسوی خرسان، نجف.
ابن برکه، عبدالله، (۱۳۹۱ ق / ۱۹۷۱ م)، التعارف، مسقط، ۱۹۸۳ م؛ همو، الجامع، به کوشش عیسی یحیی بارونی، مسقط.
ابن تیمیه، احمد، (۱۹۸۱ م)، «نقد مراتب الاجماع»، همراه مراتب الاجماع (نک : هم ، ابن حزم)؛ ابن جعفر، محمد، الجامع، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره.
ابن حاجب، عثمان، (۱۴۰۵ ق / ۱۹۸۵ م)، منتهی الوصول، بیروت.
ابن حجر عسقلانی، احمد، (۱۳۹۳ق)، المطالب العالیة، به کوشش حبیب الرحمان اعظمی، کویت.
ابن حزم، علی، (۱۴۰۷ ق / ۱۹۸۷ م)، الاحکام، بیروت.
ابن رستم طبری، محمد، (۱۳۷۶ ق)، المسترشد، نجف، کتابخانۀ حیدریه؛ ابن زهره، حمزه، «غنیة النزوع»، ضمن الجوامع الفقهیة، تهران.
ابن سعد، محمد، (۱۹۰۴-۱۹۱۵ م)، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخاو و دیگران، لیدن.
ابن سلام اباضی، (۱۴۰۶ ق / ۱۹۸۶ م)، بدء الاسلام و شرائع الدین، به کوشش ورنر شوراتس و سالم بن یعقوب، بیروت.
ابن شعبه، حسن، (1376ق)، تحف العقول، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران.
ابن شهر آشوب، محمد، (۱۳۶۹ ق)، متشابه القرآن و مختلفه، تهران.
ابن عبدالبر، یوسف، (۱۳۹۰ ق)، الانتقاء من فضائل الثلاثة الائمة الفقهاء، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ ابن قبه، محمد، «نقض الاشهاد»، قطعات مندرج در کمالالدین ابن بابویه، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران.
ابن قتیبه، عبدالله، (۱۹۵۲-۱۹۵۳ م)، تأویل مختلف الحدیث، بیروت، دارالجیل؛ ابن ماجه، محمد، سنن، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره.
ابن مرتضی، احمد، (۱۳۹۴ ق / ۱۹۷۵ م)، البحر الزخار، بیروت.
ابن منظور، لسان؛ ابن ندیم، (۱۴۰۳ ق / ۱۹۸۳ م)، الفهرست؛ ابواسحاق شیرازی، ابراهیم، التبصرة فی اصول الفقه، به کوشش محمد حسن هیتو، دمشق.
ابوالحسین بصری، محمد، (۱۳۸۴ ق / ۱۹۶۴ م)، المعتمد فی اصول الفقه، به کوشش محمد حمیدالله و دیگران، دمشق.
ابوداوود سجستانی، سلیمان، (۱۳۵۳ ق / ۱۹۳۴ م)، سنن، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، داراحیاء السنة النبویه؛ همو، مسائل احمد، قاهره.
ابوعبید، قاسم، (۱۹۸۸ م)، الاموال، به کو.شش عبدالامیر علی مهنا، بیروت.
ابویوسف، یعقوب، (۱۳۹۹ ق / ۱۹۷۹ م)، الخراج، بیروت.
احمد بن حنبل، (1313ق)، مسند، قاهره،.
الاختصاص، (۱۴۰۸ ق / ۱۹۸۸ م)، منسوب به شیخ مفید، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، جماعة المدرسین، ارموی، محمود، التحصیل من المحصول، به کوشش عبدالحمید علی ابوزینه، بیروت.
ازهری، محمد، (۱۳۸۴ ق / ۱۹۶۴ م)، تهذیب اللغة، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره.
استرابادی، محمدامین، (۱۳۲۱ ق)، الفوائد المدینة، چ سنگی.
انصاری، مرتضی، (۱۴۰۷ ق)، فوائد الاصول، به کوشش عبدالله نورانی، قم.
الایضاح، (۱۴۰۲ ق / ۱۹۸۲ م)، منسوب به فضل بن شاذان، بیروت.
آخوند خراسانی، محمدکاظم، (۱۴۰۵ ق / ۱۹۸۵ م)، کفایة الاصول، قم، ۱۴۰۹ ق؛ آمدی، علی، الاحكام، به كوشش ابراهیم عجوز، بیروت.
Bankipore ; EI2; Hourani, G. F., (1965), «The Basis of Authority of Consensus in Sunnite Islam», SI, 1964, vol. XXI; Modarressi Tabātabā’ī, H., An Intorduction to Shī’ī Law, London , 1984; Wensinck , A. J., The Muslim Creed, London.