تبیین و بررسی اخلاق پادشاهی و تاثير انديشه هاي ايرانشهري بر جهان بيني عنصرالمعالي در قابوسنامه
محورهای موضوعی : کلام اسلامیمحمد فرهادی 1 , سینا فروزش 2 * , رضا شعبانی 3
1 - دانشگاه ازاد اسلامي
2 - دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات تهران
3 - دانشگاه ازاد اسلامي
کلید واژه: قابوسنامه, انديشه ايرانشهري, فره ايزدي, راستي, عدالت,
چکیده مقاله :
دراين نوشتار اصولي مانند راستي ،جايگاه پادشاه، فره ايزدي، اصالت نژاد وعدالت در قابوسنامه مورد بررسي قرار گرفته است. در قابوسنامه پادشاه به خورشيد مانند شده است و همه امور به خواست او انجام مي گيرد.؛ او بايد عدالت را در جامعه اجرا كند و ايرانشهر را از دروغ پاكسازي نمايد و تا آرمانشهر به منصَه ظهور برسد. پادشاه بايد آريايي باشد و هم از رحمت الهي برخوردار. پادشاه فراهم كننده شرايط مطلوب براي رستگار شدن مردم است و مردم در سايه تدبير او مي توانند علي قدر مراتبهم، از رحمت يزداني سيراب شوند. اين پژوهش كه با روش تاريخي و رويكردي توصيفي، تحليلي انجام پذيرفته، نشان خواهد داد كه عنصرالمعالي تحت تاثيرانديشه هاي ايرانشهري قرار داشته است و مفردات اين انديشه ها رااز منابع گوناگون از جمله منابع پهلوي، گرد آوري كرده است؛ . نقطه اوج اين تاثير، باب هشتم كتاب است كه به بيان اندرزهاي انوشيروان اختصاص پيدا كرده است.
In this manuscript a few elements of Persian Principles (andisheh iranshahri) like Honesty,Kingdom Dominion,Divine Eligibility, racial purity and Justicle is broadly explained in Qaboosnameh.In the book,The king has the greatness of the sun.Everything in the region of persia is under his command.He must Bring justice to the society and cleanse persia from deceit, to build the Persian Utopia.The King must be Aryan and blessed with God’s Mercy.His mission is to Guide people to salvation in afterlife.This research has been done by Historical means, with analytical method.This research will say that Onsorolmoali has Gathered the elements of Persian Principles(Andisheh Iranshahri) from different resources such as pahlavi. He specialised the eight chapter, to anoshiravan’s advices
اوستا. (1388). به كوشش جليل دوستخواه، ج2، تهران: انتشارات مرواريد: چ14.
اسكندر، كيكاووس بن.(1390). قابوسنامه، به كوشش غلامحسين يوسفي، تهران:شركت انتشارات علمي فرهنگي،چاپ 17.
اكبر زاده، داريوش. (1385). كتيبه هاي پهلوي، تهران: نشر پازينه: چاپ اول.
بختورتاش، نصرت اله. (1380 ). نشان راز آلود، تهران: انتشارات فروهر: چاپ اول.
بياني، شيرين. (1392). شامگاه اشكانيان و بامداد ساسانيان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم.
بلعمي،محمد بن ابو علي .(1353).تاريخ بلعمي .(تكمله و ترجمه تاريخ طبري).تصحيح محمد تقي بهار. به كوشش محمد پروين گنابادي. تهران:روار
پور داود، ابراهيم. (1384) گات ها كهن ترين بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطير، چاپ دوم.
تركمان، اسكندر بيگ. (1382)عالم آراي عباسي، ج2، به كوشش ايرج افشار، تهران: انتشارات امير كبير.
دينوري، ابي محمد عبداله بن مسلم بن قتيبه. (2012). عيون الاخبار، قاهره: داراكتب المصريه.
رضي، هاشم. (1384). دين و فرهنگ ايراني پيش از زرتشت، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم.
شعباني، رضا. (1389). مباني تاريخ اجتماعي ايران، تهران: نشر قومس، چاپ يازدهم.
ـــــــــــ.. (1389). گزيده تاريخ ايران، تهران: انتشارات بين المللي هادي، چ اول.
فردوسي، ابوالقاسم. (1386). شاهنامه، به كوشش سعيد حميديان، تهران: نشر قطره، چاپ يازدهم.
كريستينسن، آرتور. (1382). ايران در زمان ساسانيان، ترجمه رشيد ياسمي، تهران: انتشارات ساحل و صداي معاصر، چاپ سوم.
كليله و دمنه. (1388). انشاي نصراله منشي، تصحيح و توضيح مجتبي مينوي، تهران: انشارات اهورا و صداي معاصر، چاپ دوم.
كارنامه اردشير بابكان از متن پهلوي. (1385) قاسم هاشمي نژاد، تهران: نشر مركز، چاپ سوم.
گارثويت، جين رالف. (1391).تاريخ سياسي ايران، ترجمه غلامرضا علي بابايي، تهران: انتشارات كتاب آمه، چ دوم (اول ناشر ).
گيرشمن، رومن. (1387). ايران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معين، تهران : انتشارات معين، چاپ سوم.
موسوي، سيد رسول. 1388. «تصاوير بلاغي خورشيد در شاهنامه و بازتاب اسطوره مهر در آن »، ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي، سال5 – ش 14 .
هينلز، جان. (1382) شناخت اساطير ايران، ترجمه ژاله آموزگار – احمد تفضلي، تهران: نشر چشمه، چاپ چهارم.