مقایسه تطبیقی انسان کامل از دیدگاه کاستاندا و علامه طباطبایی(ره)
محورهای موضوعی : کلام اسلامیمحمد اسماعیل عبداللهی 1 , احمد عابدی 2 , مرجان خانی 3
1 - 0
2 - دانشگاه قم
3 - دانشگاه ادیان و مذاهب
کلید واژه: انسان کامل, کاستاندا, علامه طباطبایی, شاخصههای کمال.,
چکیده مقاله :
از مهمترین محورهای اندیشه کاستاندا به عنوان یکی از بنیانگذاران معنویتهای نوپدید (شمن یا عرفان ساحری) نظریه او راجع به انسان کامل است. کاستاندا با تصویری که از ماهیت انسان مطلوب و ایده آل ارایه می دهد، مدل خاصی از نهایت فرجام بشر در عرفان خودساخته خویش ترسیم می-کند . هدف از این تحقیق ، نقد و بررسی مهمترین شاخصههایی که کاستاندا برای انسان کامل معرفی می کند و تطبیق آن با نظریات علامه طباطبایی(ره) در عرفان اسلامی میباشد. کاستاندا می کوشد تا با استفاده از اصلاحات مثبت و ارزشی، معنا و مفهومی کاملا غیر ارزشی و انسان محور ارایه دهد. او شاخصه انسان کامل را در عقل ستیزی، جنگجویی و استفاده از مواد روانگردان و بی اهمیت دانستن همه چیز می داند؛ که نتیجه آن انسانی بی بند و بار و در پی شهوت و بدون تعبد از فرامین خدا و رسولان الهی است؛ و در مقابل علامه طباطبایی با در نظر گرفتن عقل و سنت و تبعیت از فرامین الهی، انسان کامل عرفانی الهی ارایه نماید که دستمایه آن آیات و روایات و تعقل بشری میباشد.
One of the most important aspect of Castaneda's thoughts as one of the founders of new spiritualties is his view about "Perfect Human". Castaneda designs an especial model of human's ultimate end in his own made mysticism through an image of desired and ideal human's identity. The purpose of this study is criticism and studying the most important indicator that is introduced for perfect human by Castaneda. And match it with the ideas of Allameh Tabatabai (RA) in Islamic mysticism. Castaneda My¬Kvshd to use the positive reforms and value, meaning and human-centered entirely non-value offer. in contrast Tabatabai with regard to reason and tradition and to follow God's commandments, provide the perfect human knowledge of God is the subject of Quranic verses and traditions and human reasoning