حیات و بقاء روح پس از مرگ
محورهای موضوعی : کلام اسلامی
1 - دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران مرکزی
کلید واژه: روح, مرگ, حيات, بقاء,
چکیده مقاله :
اندیشه و اعتقاد به بقاء روح و حیات پس از مرگ، از زمان هبوط آدم به کره خاکی از سوی پیامبران الهی، فلاسفه و متفکران با تعابیر مختلف بیان شده است و انسانها فارغ از هر زمان و مكان همواره بر اين باور بوده اند که انسان پس از مرگ در عالم دیگر دارای حیات است. این اندیشه که یکی از کهن ترین عقاید انسان هاست، به رغم پارهای از اختلافات در چگونگی آن، یکی از اصول مشترکِ باورها در شریعت های آسمانی و غیرآسمانی است. اعتقاد به جاودانگی روح و جهان بازپسین، در فطرت انسان تخمیر شده و سلسله پیامبران الهی در طول تاریخ بشریت همواره این عقیده را، رهبری کرده اند. مطابق این باور، انسان از دو ساحت بدن مادی و حقیقتی به نام روح تشکیل شده است. روح حقیقتی مجرد دارد و امری ماوراء زمان و مکان و فراتر از دانش بشری است و پس از مرگ نیز دارای حیات است. بنابراین مرگ مستلزم فنا نبوده و روح همچنان در گرو اعمال خود در عالم دیگر به حیات ادامه میدهد. در این نوشتار، ضمن بررسی این عقیده در عصر پیش از تاریخِ دین و برخی تمدنهای باستانی، دیدگاه قرآن کریم و آیین یهود و مسیحیت مطرح و تلاش میشود، باور به جاودانگی روح و حیات پس از مرگ را، از عقاید کهنِ بشری و آیین های آسمانی استخراج و آن را به عنوان یکی از وجوه مشترک عقاید یاد کرد. همچنین تلاش بر این بوده است که در شریعت های آسمانی، تنها کتب مقدس به عنوان اصلی ترین متون مورد استناد قرار گیرد. مضافا بر این که فقط اصل اعتقاد به حیات روح پس از مرگ، مورد پژوهش قرار گرفته است. کیفیت و وجوه افتراق این باور، فراتر از چهارچوب این نوشتار است.
According to Imamiyyah, Imam Hojjat is chosen and appointed God to guide humanity. Therefore, he necessarily has characteristics that, while not leaving him out of the order of God and being the creature of God, makes him different from ordinary human beings. One of the most important of these features is the immunity from any sin and error that is referred to as infallibility in the term science; Because the imam's error throws his authority and contradicts the wisdom and justice of God. Also, another of the dignity of the Imamate is his complete and extensive science. In the meantime, God sometimes finds expedient to inform the Imam of the unseen. These doctrines are all derived from the verses of the Qur'an and the valid themes of the narrative that will be mentioned in the text of the article. The method of this article is analytical-reciprocal, and we would like to say that the exaggeration of the attributes and characteristics of the infallibles (AS) is due to the lack of attention to the minutes and subtleties that exist in this form and in the criteria of exaggeration. In this article, the author will say in a precise meaning that the concept of humanity is human, that if affairs are inherently impossible to human, such as divinity, abstraction and complete independence, God is the cause of God and his unity with human beings. ;; But the extraordinary things that are inherently possible and according to the evidence and documentation - though rarely - are not exaggerated, and it can be considered as the superhuman attributes of the Imams.
قرآن کریم
کتاب مقدس، (1379)، کتب العهد العتیق، ترجمه فاضل خان همدانی، ولیم گلن، کتب العهد الجدید، ترجمه هنری مرتن، انتشارات اساطیر.
افلاطون، (1390)، جمهور، ترجمه فؤاد رحمانی، انتشارات علمی و فرهنگی.
افلاطون، (1398)، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمد حسن لطفی و رضا کاویانی، انتشارات خوارزمی.
آموزگار، ژاله و حریریان، محمود وملک شهمیرزادی، صادق و میرسعیدی، نادر،(1385)،تاریخ ایران باستان،ج اول، انتشارات سمت. باقری، مهری، (1397)، دین های ایران باستان، نشر قطره. توماس، هنری، (1382)، بزرگان فلسفه، ترجمه فریدون بدره ای، انتشارات علمی فرهنگی. تیموتی فرک و پیتر گندی، هرمیتیکا، ترجمه فریدالدین رادمهر، تهران، نشر مرکز،1384. دهخدا، علی اکبر، (1377)، لغت نامه، انتشارات دانشگاه تهران. ژینیو، فیلیپ، (1399)، ارداویراف نامه، ترجمه و تحقیق ژاله آموزگار، انتشارات معین، انجمن ایرانشناسی فرانسه. طباطبائی، محمد حسین ، (1375)، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی . طبری، محمدبن جریر،(1398)،تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات اساطیر. كوهن، ابراهام، (1382)، گنجينه اي از تلمود، ترجمه امير فريدون گرگاني، تهران، نشر اساطير. کریستوفر، پارتریج، سرویراستار، (1398)، سیری در ادیان جهان، ترجمه عبدالعلی براتی، انتشارات ققنوس. ناس، جان، (1370)، تاريخ جامع اديان، ترجمه علـي اصـغر حكمـت، تهـران. هاكس، جيمز، (1383)، قاموس كتاب مقدس، تهران، اساطير.
نوع مقاله: پژوهشی
صفحات 128 ـ 95
حیات و بقاء روح پس از مرگ
افسانه پایمرد 1
چکیده
اندیشه و اعتقاد به بقاء روح و حیات پس از مرگ، از زمان هبوط آدم به کره خاکی از سوی پیامبران الهی، فلاسفه و متفکران با تعابیر مختلف بیان شده است و انسانها فارغ از هر زمان و مكان همواره بر اين باور بوده اند که انسان پس از مرگ در عالم دیگر دارای حیات است. این اندیشه که یکی از کهن ترین عقاید انسان هاست، به رغم پارهای از اختلافات در چگونگی آن، یکی از اصول مشترکِ باورها در شریعت های آسمانی و غیرآسمانی است. اعتقاد به جاودانگی روح و جهان بازپسین، در فطرت انسان تخمیر شده و سلسله پیامبران الهی در طول تاریخ بشریت همواره این عقیده را، رهبری کرده اند. مطابق این باور، انسان از دو ساحت بدن مادی و حقیقتی به نام روح تشکیل شده است. روح حقیقتی مجرد دارد و امری ماوراء زمان و مکان و فراتر از دانش بشری است و پس از مرگ نیز دارای حیات است. بنابراین مرگ مستلزم فنا نبوده و روح همچنان در گرو اعمال خود در عالم دیگر به حیات ادامه میدهد.
در این نوشتار، ضمن بررسی این عقیده در عصر پیش از تاریخِ دین و برخی تمدنهای باستانی، دیدگاه قرآن کریم و آیین یهود و مسیحیت مطرح و تلاش میشود، باور به جاودانگی روح و حیات پس از مرگ را، از عقاید کهنِ بشری و آیین های آسمانی استخراج و آن را به عنوان یکی از وجوه مشترک عقاید یاد کرد. همچنین تلاش بر این بوده است که در شریعت های آسمانی، تنها کتب مقدس به عنوان اصلی ترین متون مورد استناد قرار گیرد. مضافا بر این که فقط اصل اعتقاد به حیات روح پس از مرگ، مورد پژوهش قرار گرفته است. کیفیت و وجوه افتراق این باور، فراتر از چهارچوب این نوشتار است.
واژگان کلیدی
روح، مرگ، حيات، بقاء.
[1] . استادیار، گروه معارف اسلامی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
Email: Afsaneh_paymard@yahoo.com
تاریخ دریافت: 25/5/1401 پذیرش نهایی: 21/8/1401