انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صو چکیده کامل
انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صورت کتاب خانه ای و به شیوه ای تطبیقی ارتباط خدا با انسان را در مصیبت نامه عطّار نیشابوری و دیوان جامی مورد بررسی قرار داده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط خدا با انسان بر اساس اصول اولیه انسانی یاوری، هدایت و عشق انجام شده است که نشان می دهد ارتباط خدا و انسان از دغدغه های مهم این دو عارف بوده و آنان راه ها و عوامل مختلفی برای تحقق آن ارائه داده اند؛ مهمترین نتایج به دست آمده از این پژوهش عبارت اند از این که آثارعطار و جامی سرشار از نمود ارتباط خدا و انسان است و این ارتباط گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستانی نقل می شود. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در اشعار این دو وجود دارد به ابیات آنها عمق خاصی بخشیده که به خواننده احساس لطافت و اوج بندگی دست می دهد ضمن اینکه رابطه عاشقانه پروردگار عالیترین نوع رابطه بوده است.
پرونده مقاله
احوال وجودی از برساختههای فیلسوفان اگزیستانسیالیسم است؛ امّا دیگر مکاتب فکری نیز بدون اینکه نامی از احوال وجودی ذکر نمایند بدان پرداختهاند. یکی از این مکاتب عرفان اسلامی است که اندیشه ورزی دربارة انسان و حالات وجودی انسان، یکی از اصلیترین شاخصههای آن محسوب میگردد. چکیده کامل
احوال وجودی از برساختههای فیلسوفان اگزیستانسیالیسم است؛ امّا دیگر مکاتب فکری نیز بدون اینکه نامی از احوال وجودی ذکر نمایند بدان پرداختهاند. یکی از این مکاتب عرفان اسلامی است که اندیشه ورزی دربارة انسان و حالات وجودی انسان، یکی از اصلیترین شاخصههای آن محسوب میگردد. حالات و مسائل وجودی انسان نظیرشادی، غم، تنهایی، ایمان، امید ،مرگ و... موضوع بسیاری از متون عرفان اسلامی بوده است. اینگونه مسائل و موضوعات، از مسائل و موضوعات مهم بشری هستندو هر انسانی در هر مکان و زمانی به آنها میاندیشد و با آن ها درگیراست. شناخت انسان و احوال وی ازجمله مهمترین مباحث مطرحشده در آثار عرفای مسلمان است. در آثار ادبیات عرفانی هم به مقام و ویژگیها و احوال انسان بهعنوان اشرف مخلوقات توجّه ویژه شده است. یکی از مهمترین آثار ادبیات عرفانی فارسی، منطق الطّیر عطّار است. در سراسر این منظومه به ویژگیها و احوال وجودی انسان اشارههای دقیقی شده است که استخراج و تبیین آن باعث شناخت هر چه بیشتر اندیشههای عطّار و عرفان اسلامی میگردد. در این جستار با روش توصیفی و تحلیلی بعد از بررسی مسائل وجودی انسان از منظر وجودگرایان و عطّار، به این نتیجه رسیدیم که علیرغم تشابه نظرات عطّار با وجودگرایان دربارة انسان و احوال وجودی او، ازآنجاییکه عطّار با بینش توحیدی و عرفانی به انسان و مسائل انسانی مینگرد بین اندیشههای وی و وجودگرایان تفاوتهایی دیده میشود. در اندیشۀ عطّار نوع احوال وجودی آدمی نتیجۀ ارتباط او باخدای خویش است نه صرف تجربههایی که در طول زندگی خود به دست میآورد.
پرونده مقاله