• فهرست مقالات caliphate

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - معناشناسی واژه «خلیفه» در قرآن و ارتباط آن با موضوع «امامت» با تأکید بر همنشین‌ها
        علیرضا طبیبی فاطمه دست رنج
        رویکرد معناشناسي و توجه به روابط مفهومی در پژوهش هاي قرآني با ارائه راهکارهایي نظام مند، لایه هاي جدیدي از معنا را کشف و زمینۀ شناخت معنای واژگان را فارغ از هر پیش فرضی فراهم می آورد. واژۀ «خلیفه» از مفاهیم مهم قرآنیِ مرتبط با موضوع «امامت» است که مسائلي در خوانشِ قرآنی چکیده کامل
        رویکرد معناشناسي و توجه به روابط مفهومی در پژوهش هاي قرآني با ارائه راهکارهایي نظام مند، لایه هاي جدیدي از معنا را کشف و زمینۀ شناخت معنای واژگان را فارغ از هر پیش فرضی فراهم می آورد. واژۀ «خلیفه» از مفاهیم مهم قرآنیِ مرتبط با موضوع «امامت» است که مسائلي در خوانشِ قرآنی اين واژه در كلام اسلامي مطرح است. بنابراین، تبیین دقیق این اصطلاح و کشف چگونگی ارتباط آن با مقام امامت، امری ضروری است. از این رو، مقالۀ حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی در صدد شناخت مؤلفه های معنائی «خلیفه» و سنجش میزان انطباق آن با مقام «امامت» است. تحلیل آیات مشتمل بر واژۀ «خلیفه» و مشتقات آن براساس قرائن همنشینی و هم آیی های این واژه در بافت آیات و کشف مؤلفه-های معناساز آن، منجر به کشف مراتب معنائی واژۀ «خلیفه» و انطباق مقام «نبوت» و «امامت» بر مقام «خلیفه اللهی» شده است. امر خلافت که بین مردم، همراه با تعقّب، بعدیت و تأخّر زمانی است در جانشینی انسان از سوی خداوند، تأخر کیفی داشته و مشتمل بر بالاترین مقامات ربّانی و روحانی است. با عنایت به مؤلفه های معنایی «خلیفه» در قرآن و در نظر داشتن همنشین های این واژه، تمامی جعلیات الهی در امور تشریعی و تکوینی به ارادۀ الهی است و وجود صفاتی چون ایمان، عمل صالح و علم برای احراز مقام استخلاف لازم است. لذا مفهوم واژۀ خلیفه با موضوع امامت در نظام معرفتی شیعه، تطابق دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - جانشینی رسول (ص) درسیره نبوی و رای خلفای ثلاث
        طاهره   اسلامی علی آبادی
        پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، مساله ی خلافت، مهم ترین مساله مطرح در جامعه اسلامی بود. عده ای مدعی ابتناء این جانشینی بر نصب الهی بودند؛ در مقابل جریانات فکری دیگر آهنگ دیگری نواخته و طرح های دیگری درانداختند. پژوهش حاضر با با روش تحلیل و نقد متنی و تاریخ، ک چکیده کامل
        پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، مساله ی خلافت، مهم ترین مساله مطرح در جامعه اسلامی بود. عده ای مدعی ابتناء این جانشینی بر نصب الهی بودند؛ در مقابل جریانات فکری دیگر آهنگ دیگری نواخته و طرح های دیگری درانداختند. پژوهش حاضر با با روش تحلیل و نقد متنی و تاریخ، کوشیده است به این سوال پاسخ دهد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر حسب گزاره های تاریخی_ روایی درباره خلافت چه آموزه هایی داشته اند؟ و خلفای سه‌گانه چه معیارهایی؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده ی این است که میان سیره ی رسول خدا(ص) و رای و عمل خلفای سه گانه درباره مساله ی خلافت تفاوت عمیق وجود دارد. رسول خدا(ص) مساله خلافت را به نص الهی دانسته، درحالی که خلفای سه گانه معیارههایی همچون بیعت، استخلاف و تعیین شورایی را برای مشروعیت بخشی به خلافت خود و یکدیگر در نظر گرفتند که بعدها نیز معیار عمل اهل سنت قرار گرفتند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - امامت حضرت علی(ع) در سیره فاطمی
        محمدرضا پاکباز عبدالحسین  خسرو پناه جواد ابوالقاسمی
        اثبات امامت حضرت علی ع بواسطه قول و فعل حضرت زهراء س معصومه هدف مقاله بوده که ادله افضلیت و علم یا عصمت را نیز شامل است لذا عصمت حضرت زهراء س و همچنین ضرورت اطاعت امام حق بنابر حدیث «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» از پیش فرض های این مقاله است. مدعای مقاله ب چکیده کامل
        اثبات امامت حضرت علی ع بواسطه قول و فعل حضرت زهراء س معصومه هدف مقاله بوده که ادله افضلیت و علم یا عصمت را نیز شامل است لذا عصمت حضرت زهراء س و همچنین ضرورت اطاعت امام حق بنابر حدیث «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» از پیش فرض های این مقاله است. مدعای مقاله با دو قیاس استثنایی و اقترانی ثابت شده و در هر قیاس مقدمه‌ای بدیهی و مقدمه دیگر محل بحث است. اما در قیاس استثنایی با نفی قابلیت مدعیان خلافت برای جانشینی پیامبر و بنابر ضرورت در تحت ولایت امام حق بودن، امامت حضرت علی ع برای ایشان ثابت خواهد بود. اما در قیاس اقترانی با نقل روایات و بیان ملاکات خلافت و با سیره عملی، توسط حضرت زهراء س امامت حضرت علی ع ثابت شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - زندیقگری و زندیق ستیزی در عصر عباسی بر اساس نظریه فبور
        شهناز  یزدان پناه رضا دهقانی نعمت الله  احمدی نسب
        الحادگری در عصر عباسی مفهومی متفاوت و گسترده¬تر از دوره¬های پیشین داشت. در این دوره ملحد به مفهوم خدا ناباور یا انکارکننده¬ی نبوت نبود. بلکه ملحدان از دیدگاه خلفا و کارگزاران آنها کسانی بودند که نگرش¬ها و باورهای سیاسی و مذهبی¬شان در تعارض با دین اسلام بود و خلفا برای چکیده کامل
        الحادگری در عصر عباسی مفهومی متفاوت و گسترده¬تر از دوره¬های پیشین داشت. در این دوره ملحد به مفهوم خدا ناباور یا انکارکننده¬ی نبوت نبود. بلکه ملحدان از دیدگاه خلفا و کارگزاران آنها کسانی بودند که نگرش¬ها و باورهای سیاسی و مذهبی¬شان در تعارض با دین اسلام بود و خلفا برای پاسداشت شریعت و حفظ وحدت امت اسلامی سرکوب آنها را واجب و جایز می¬دانستند. این ملحدان که اغلب آنها را زندیق می خواندند از گروه¬های مختلف اجتماعی با نگرش¬های متفاوت بودند. جریان¬های فکری الحادی در قالب جنبش¬های سیاسی و اجتماعی نمود می¬یافت و مبارزه با آنها مهمترین دغدغه¬ی خلفا بود. در حالی که بسیاری از آنها ماهیت مذهبی نداشتند بلکه جنبه¬ی فرهنگی و اقتصادی داشتند. هدف از این پژوهش، تحلیل رویکردهای خلفا و اندیشمندان عصر عباسی در مبارزه با زندیقگری و ارتباط آنها با فضای فکری و اعتقادی حاکم بر جامعه¬شان است. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که چرا عباسیان همواره تلاش می‌کردند جنبش‌ها و جریان¬های فکری را با دو رکن دین و زندقه پیوند بزنند؟ در این نوشتار برای درک و دریافت مفهوم زندیقگری از نظریه¬ی لوسین فبور استفاده شده است. فبور در کتاب معروفش به تحلیل الحادگری در قرون وسطی پرداخته و آن را از دیدگاه اجتماعی و سیاسی بررسی کرده است. روش تحقیق در این مقاله علی و و شیوه گردآوری داده¬ها، کتابخانه¬ای است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - روند تقابل معتزله و اشاعره از دوره مامون تا متوکل عباسی
        محمد حعفر   واصف سیدمحمد ثقفی نژاد محمود  سید
        از نیمه دوم قرن اول هجری، فرق و مذاهب مختلف کلامی شروع به نشو و نما کردند. فرقه معتزله توسط واصل بن عطا پایه گذاری شد. این فرقه در ایام خلافت مامون، معتصم، واثق به صورت جدی مورد حمایت قرار گرفت. زمانیکه متوکل به خلافت رسید معتزله را مورد آزارو اذیت قرار داد. مکتب اشعر چکیده کامل
        از نیمه دوم قرن اول هجری، فرق و مذاهب مختلف کلامی شروع به نشو و نما کردند. فرقه معتزله توسط واصل بن عطا پایه گذاری شد. این فرقه در ایام خلافت مامون، معتصم، واثق به صورت جدی مورد حمایت قرار گرفت. زمانیکه متوکل به خلافت رسید معتزله را مورد آزارو اذیت قرار داد. مکتب اشعری در چهل سالگی ازاین مکتب جدا شد و مذهب جدیدی به نام اشاعره را بنیان نهاد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل است، به این پرسش پاسخ می دهد، که با توجه به چنین فضایی آیا این مکتب توانست به سیره فکری خود ادامه دهد ؟ هدف از پرداختن به این موضوع چگونگی تداوم جریان اعتزالی در قرن چهارم هجری است و روند تقابل معتزله و اشاعره را مورد بررسی قرارمی دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظهور ابوالحسن اشعری یکی از عوامل سقوط معتزله می باشد. هرچند عده ای معتقدند آیین معتزله در آن عصر در خطر انحلال قرار گرفته بود. اشعری برای زنده نگهداشتن آیین معتزلی سیاستی به کار گرفت که با هوشیاری تمام تغییر روش داد و معتزله را نجات داد. اما باید گفت که اشعری مناظرات مختلفی با ابوعلی جبائی، استاد خود داشتو از نظر فقهی پیرو اهل حدیث بود. اما از زمان متوکل تا زمان خلافت القادر بالله، معتزله دیگر در دستگاه خلافت عباسی جایگاهی نداشتند. پرونده مقاله