برخی احادیث، مشعر به این معنا هستند که سعادت یا شقاوت انسان، امری از پیش تعیین شده است و طینت او تعیین کنندة سرنوشت اوست. این احادیث به «احادیث طینت» مشهورند. پرسش مهم بر سر راه این احادیث، نسبت این روایات با اختیار انسان و منافات مفاد ظاهری آنها با عدل الهی است. پاسخ ب چکیده کامل
برخی احادیث، مشعر به این معنا هستند که سعادت یا شقاوت انسان، امری از پیش تعیین شده است و طینت او تعیین کنندة سرنوشت اوست. این احادیث به «احادیث طینت» مشهورند. پرسش مهم بر سر راه این احادیث، نسبت این روایات با اختیار انسان و منافات مفاد ظاهری آنها با عدل الهی است. پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی سند و دلالت احادیث یادشده است. این مقاله در مقام بررسی حمل مفاد و دلالت این احادیث بوده و کوشیده است به این نتایج دست یابد که: اولا: روایات طینت ناظر به هر دو بعد جسمانی و روحانی انسان هستند؛ ثانیا: طینت و فطرت رابطهای با یکدیگر ندارند؛ ثالثا: منافاتی بین اختیار انسان و مفاد روایات طینت وجود ندارد؛ رابعا: این روایات منافاتی با عدل الهی ندارند؛ زیرا اگر اختلافات انسانها، به خود مخلوق برگردد، تفاوت است نه تبعیض یا خلاف عدل؛ و اگر اختلافات به خداوند برگردد، به دو نوع قابل تفکیک است: برخی وجودشان و برخی عدمشان خلاف عدل است. به طور کلی، نبود اختلاف میان مخلوقات با عدل الهی ناسازگار است
پرونده مقاله
آیات و روایات فراوانی که دربارهی آموزهی عوالم پیشین وارد شده، اندیشمندان مسلمان را در طول تاریخ به نظریهپردازی پیرامون آن وا داشته است. حکمت متعالیه نیز به عنوان یک دستگاه معرفتی مبتنی بر روششناسی فلسفی و الهامگرفته از آموزههای ناب دینی، از این قاعده برکنار نیست؛ چکیده کامل
آیات و روایات فراوانی که دربارهی آموزهی عوالم پیشین وارد شده، اندیشمندان مسلمان را در طول تاریخ به نظریهپردازی پیرامون آن وا داشته است. حکمت متعالیه نیز به عنوان یک دستگاه معرفتی مبتنی بر روششناسی فلسفی و الهامگرفته از آموزههای ناب دینی، از این قاعده برکنار نیست؛ لذا ملاصدرا نظریهی ویژهای در مورد عوالم پیشین و نحوهی حضور انسان در آنجا ابراز داشته است. او معتقد است انسانها در رتبهای (نه زمانی) پیش از ظهور در عالم دنیا، هویات عقلیای داشتهاند که از پشت پدران عقلیشان بیرون کشیده شده و با شهود ربوبیت پروردگار، با زبان حال «بلی» گفتهاند و میثاق سپردهاند. در روایات شیعی نیز به وضوح از دو عالم «ارواح» (روحهای بدون بدن) و «ذر» (طینتهای دارای اراده و ادراک) سخن به میان آمده است. اما یکی از پیامدهای کلامی-معرفتی باور به این آموزه، مسألهی فطرت است. بر اساس نظریهی صدرالمتألهین، حضور در عوالم پیشین تأثیری در پیدایی و نیز کیفیت این حقیقت در انسان ندارد؛ زیرا فطرت عبارت است از خلقت ویژهی آدمی که در همهی انسانها مشترک و یکسان است. اما با توجه به روایات شیعی، فطرت انسان نتیجهی حضور و معرفت او در عوالم پیشین است؛ از این رو اولاً فطرتهای انسانها کاملاً یکسان نیستند، ثانیاً اختیار و انتخابهای انسان در نحوهی شکلگیری فطرت او نقش دارد، و ثالثاً برخی فطرتها ممدوح و برخی دیگر مذمومند.
پرونده مقاله