هر علمی دارای روش یا روش هایی است که به وسیله آن به اهداف خود می رسد، برخی از علوم تک روشی و برخی دیگر چند روشی اند. در باره تک یا چند روشی بودن علم کلام از سوی مذاهب مختلف کلامی دیدگاه های مختلفی ارایه شده است، مثلا اهل الحدیث روش نقلی و معتزله روش عقلی را برگزیدند. ام چکیده کامل
هر علمی دارای روش یا روش هایی است که به وسیله آن به اهداف خود می رسد، برخی از علوم تک روشی و برخی دیگر چند روشی اند. در باره تک یا چند روشی بودن علم کلام از سوی مذاهب مختلف کلامی دیدگاه های مختلفی ارایه شده است، مثلا اهل الحدیث روش نقلی و معتزله روش عقلی را برگزیدند. اما رجوع به قرآن نشان می دهد که برای تبیین آموزه های دینی باید از روشگان مختلف استفاده کرد. نویسنده در این مقاله نشان خواهد داد که علم کلام باید باید از تمام روشگان ممکن مثل: نقلی شامل قرآن و روایات، عقلی شامل عقل و حتی اصول قطعی فلسفی، تجربی و حسی، شهودی استفاده کند، این ادعا بر خلاف ادعای برخی است که علم کلام را دارای روشگان مشخص مثل رویکرد اخباری یا تجربی می انگارند
پرونده مقاله
اين مقاله جايگاه روايات تفسيري را با روش توصيفي تحليلي در جديدترين تفسير معاصر اهل سنت يعني«التفسير الوسيط للقرآن الکريم»از محمد سيد طنطاوي عهده دار است.با اين که روش تفسيري وي«اجتهادي»است ولي اين روش مانع استفاده وي از روايات در فهم بهتر آيات نشد.در اين نوشتار مباحث در چکیده کامل
اين مقاله جايگاه روايات تفسيري را با روش توصيفي تحليلي در جديدترين تفسير معاصر اهل سنت يعني«التفسير الوسيط للقرآن الکريم»از محمد سيد طنطاوي عهده دار است.با اين که روش تفسيري وي«اجتهادي»است ولي اين روش مانع استفاده وي از روايات در فهم بهتر آيات نشد.در اين نوشتار مباحث در سه محور سامان يافت محور اول:منابع روايات تفسيري؛که بررسي ها بيانگر آن است که مفسّر،تعصب خاصي به استفاده از منابع اهل سنت دارد. از روايات اهل بيت(ع)کمترين بهره را برده است.بيشتر مصادر وي بعد از صحاح، تفاسير مهم هستند يعني روايات را غير مستقيم گزارش مي کند.محور دوم:گونه هاي روايات تفسيري؛که در ده محور تبيين شد.محور سوم: نقد روايات تفسيري؛که مشخص شد،نقد هم سندي و هم متني بوده که غالب نقد متني است.و نقد سندي بر مبناي اطلاعات رجال شناسي مفسِّر نيست بلکه ديدگاه ديگران را بيان مي کند.و روايات، بدون سند و غالبا به ذکر آخرين راوي اکتفاء شده است.
پرونده مقاله
امکان دیدن خداوند با جسم توسط انسان و یا عدم آن، همواره از مسائل پُر دغدغه ای میان متکلمان و همچنین فرقه های مختلف مسلمان بوده است که با توجه به آراء متضادشان می توان به این امر مهم پی برد. بعضی از فرق از جمله مشبّهه- با قبول رؤیت خداوند توسط انسانها، در نهایت به کج اند چکیده کامل
امکان دیدن خداوند با جسم توسط انسان و یا عدم آن، همواره از مسائل پُر دغدغه ای میان متکلمان و همچنین فرقه های مختلف مسلمان بوده است که با توجه به آراء متضادشان می توان به این امر مهم پی برد. بعضی از فرق از جمله مشبّهه- با قبول رؤیت خداوند توسط انسانها، در نهایت به کج اندیشی - تصور جسمانی از خداوند - گرفتار شدند و بعضی از فرق دیگر از جمله مفوضّه گرفتار جبری گری شدند. قاضی عبدالجبار معتزلی در این زمینه، به ردّ قرائت های تشبیه گرایان - مشبّه مطلق و ظاهرگرایان – پرداخته و از میان قرائت های تنزیه گرایان – اهل تفویض و اهل تأویل- به شیوه اهل تأویل، همراه با اتخاذ شیوه عقل گرایانه معتزلیون؛ تقدّم عقل در کتاب، سنت، اجماع و عقل، معتقد بوده است. همچنین قاضی برخلاف عقیده اشاعره، معتقد است که رؤیت خداوند هم در دنیا و هم در آخرت ممکن نیست. قاضی همچنین با توجه به ارائه یک دلیل عقلی- مقابله- و شش دلیل نقلی- آیه 143 سوره اعراف، آیه 103 سوره انعام، آیات 22- 25 سوره قیامت، آیه 77 سوره توبه، آیه 26 سوره یونس – مفهوم نفی رؤیت خداوند را به اثبات رساند. به عقیده نگارندگان از جمله نقدهای وارد بر دیدگاه قاضی عبدالجبار آن است که ایشان به اقسام مختلف رؤیت، از جمله رؤیت شهودی یا قلبی توجه ننموده است، به همین جهت تحلیل ایشان پیرامون رؤیت، تحلیلی جامع نگر نیست.
پرونده مقاله