ابنعربی به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته در زمینه مسئلة امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی مباحث و براهینی را مطرح نموده است. این مقاله بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی دیدگاههای ابنعربی در خصوص امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی بپردازد. بررسی دی چکیده کامل
ابنعربی به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته در زمینه مسئلة امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی مباحث و براهینی را مطرح نموده است. این مقاله بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی دیدگاههای ابنعربی در خصوص امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی بپردازد. بررسی دیدگاههای ابنعربی در این خصوص بیانگر آن است که از دیدگاه ابنعربی علم حضوری از جمله احوال و معرفت راستین و یقینی است و طالب معرفت حقتعالی باید قدم در راه معرفت حضوری بگذارد. علم و معرفت حضوری ابنعربی بر مشاهدة باطنی متکی است لذا در دیدگاه ابنعربی علم و معرفت حصولی ناکافی و غیرحقیقی است.
پرونده مقاله
این پژوهش بر آن است تا ارتباط اندیشههای باستانی سرزمین ایران را با عرفان مسلمانان نشان دهد و از بررسی ارتباط این ایدهها با سایر مکاتب سخنی نمیرود. روش این بررسی توصیفی ـ تحلیلی و موضوعمحور است و چندان از ارتباط تاریخی این اندیشهها سخنی گفته نمی شود. همچنین برای دو چکیده کامل
این پژوهش بر آن است تا ارتباط اندیشههای باستانی سرزمین ایران را با عرفان مسلمانان نشان دهد و از بررسی ارتباط این ایدهها با سایر مکاتب سخنی نمیرود. روش این بررسی توصیفی ـ تحلیلی و موضوعمحور است و چندان از ارتباط تاریخی این اندیشهها سخنی گفته نمی شود. همچنین برای دوری از پراکندگی بحث و پرهیز از بررسی تاریخی چرخش ایدههای عارفانه میان اهل عرفان در اینجا تنها ابنعربی بهعنوان نقطهای از عرفان نظری در میان مسلمانان گزیده شده است که ایدههای عرفانی در آن به نحوی ساختارمند در کنار هم قرار می گیرند. واژه نظری اشاره به نظری بودن این ایدهها دارد و عرفان عملی را از قلم میاندازد. در این نوشته چند انگاره کلان عرفانی که مبانی اصلی عرفان مسلمانان هستند از جمله اسماء و صفات، اعیان ثابته و عالم خیال، انسان کامل و هسته اصلی این انگارهها یعنی وحدت وجود مورد واکاوی قرار میگیرد و پیش از آن آنچه که گمان میشود که قرین این ایدهها در فرزانش ایرانی است یعنی سخن از امشاسپندان،زروان، فروهرها و انسان نخستین بررسی خواهد شد. نتیجهای که از این نوشته گرفته میشود این است که ارکان اصلی عرفان مسلمانان کم و بیش تفصیلی بر انگارههای فرزانش ایرانی است.
پرونده مقاله
در این تحقیق مسئلۀ اختیار در انسان و قضا و قدر الهی در آراء ابن سینا و ابن عربی بررسی و سپس مقایسه می شوند. اهمیت تحقیق به سبب ایجاد تمایز میان نگرش فلسفی ابن سینا و نگرش عرفانی-کلامی ابن عربی برای پاسخ به مسئله اختیار در انسان و تقدیر الهی است، در حالیکه هر دو متفکر رو چکیده کامل
در این تحقیق مسئلۀ اختیار در انسان و قضا و قدر الهی در آراء ابن سینا و ابن عربی بررسی و سپس مقایسه می شوند. اهمیت تحقیق به سبب ایجاد تمایز میان نگرش فلسفی ابن سینا و نگرش عرفانی-کلامی ابن عربی برای پاسخ به مسئله اختیار در انسان و تقدیر الهی است، در حالیکه هر دو متفکر رویه ای یکسان در تشریح موضوع قضا و قدر و اختیار در بحث فلسفی یا عرفانی وحدت وجود دارند. مهمترین شباهت آراء این دو متفکر در غیر ذاتی دانستن اراده در انسان است که آنرا در پرتو اراده ذاتی خداوند می دانند. مهمترین تفاوت میان آراء ابن عربی و ابن سینا در رابطه با قضا و قدر الهی تکیه و تأکید ابن سینا بر علم عنایی خداوند و تأکید ابن عربی بر حکم الهی است. این تفاوت ریشه در روش نگرش فلسفی ابن سینا و عرفانی-کلامی ابن عربی برای تحلیل موضوع است. در رابطه با اختیار در انسان ابن سینا قائل است که شخص با انجام برخی اعمال توانایی بر اعمال نظر و تغییر سرنوشت خود را دارد و خداوند با قضای الهی چنین خواسته که قطعیت و حتمیت در فعل انسان باشد و قضا پس از اختیار و اراده او باشد و قضای الهی، اختیار در فعل انسانها را مقدر داشته است. از نظر ابن عربی نیز قضا و قدر حکم الهی در مرتبه اعیان ثابته و اقتضائات آنهاست و بنابراین اراده و اختیار انسان نیز در حیطه آنهاست. و قضا و قدر نقض کننده اختیار و اراده انسان نیست. روش این تحقیق بر اساس توصیفی-تحلیلی و بر با استفاده از متون کتابخانه ای است.
پرونده مقاله