در بسیاری از روایات شیعی، مسأله کفر مخالفان مطرح شده است و برخی از علمای امامیه نیز بر اساس همین روایات، حکم به کفر مخالف نموده، آنها را از حوزه اسلام خارج دانستهاند. در خصوص حوزه معنایی مخالف، از روایات و کلام علمای امامیه برداشت میشود که مقصود مسلمانی است که شیعه اث چکیده کامل
در بسیاری از روایات شیعی، مسأله کفر مخالفان مطرح شده است و برخی از علمای امامیه نیز بر اساس همین روایات، حکم به کفر مخالف نموده، آنها را از حوزه اسلام خارج دانستهاند. در خصوص حوزه معنایی مخالف، از روایات و کلام علمای امامیه برداشت میشود که مقصود مسلمانی است که شیعه اثناعشری نباشد. مخالفت نیز گرچه میتواند در حوزههای مختلفی، مانند اعتقاد به تجسیم و تشبیه و جبر و تفویض باشد، لکن بارزترین مصداق مخالفت، مخالفت در مسأله امامت و ولایت است. از سویی، در روایات بسیاری نیز تصریح شده که هر کس توحید و نبوت را بپذیرد، مسلمان است و تمام احکامی که برای مسلمان ثابت است، بر او نیز جاری میشود. بررسی روایات مرتبط در هر دو سو و نیز مراجعه به سایر روایات و کلام علمای امامیه نشان میدهد که هیچیک از دو حکم اسلام و کفر را نمیتوان به طور مطلق برای تمام مخالفان ثابت نمود؛ بلکه هم در حوزه حکم به اسلام و کفر و هم در معنای مخالف باید حکم به تفصیل نمود. آنچه میتوان به طور یقینی ثابت نمود این است که کفر به معنای خروج از اسلام تنها برای مخالف معاند ثابت است، اما برای سایر اصناف مخالف، یعنی مخالف جاهل و منکر، حکم به اسلام میشود و اطلاقات و عموماتی که در روایات وارد شده و کفر را برای مطلق مخالف ثابت میکند، بر مراتب و درجات مختلف کفر و ایمان حمل میشود.
پرونده مقاله
مولوی با اشعار شورانگیز خود ندای عاشقی سر داده است و پیشرو عشق در ادب فارسی است. عشق نیروی عظیمی است که در جان مولانا رسوخ میکند. عقل و عشق از مباحث بسیار مهم در مثنوی مولاناست. بررسی عقل و عشق در مثنوی مولوی در خور توجه است. حکیمان می گویند امتیاز انسان به عقل است ام چکیده کامل
مولوی با اشعار شورانگیز خود ندای عاشقی سر داده است و پیشرو عشق در ادب فارسی است. عشق نیروی عظیمی است که در جان مولانا رسوخ میکند. عقل و عشق از مباحث بسیار مهم در مثنوی مولاناست. بررسی عقل و عشق در مثنوی مولوی در خور توجه است. حکیمان می گویند امتیاز انسان به عقل است اما عرفا امتیاز انسان را به عشق میدانند. در این مقاله کوشش میشود نظر مولوی دربارة عقل و عشق و رابطه آن دو بررسی شود. مولانا نه تنها عقل ستیز نیست، بلکه بهترین ستایش ها را از عقل به دست داده و مخالفت او با عقل فلسفی است. اما از آنجا که این نعمت الهی در دست عده ای عامل اختلاف بین مردم شده و به جای راهنمایی و هدایت آنها خود ابزار تباهی جامعه گردیده است، با آن به ستیز برخاسته و در واقع عقل ستیزی او نوعی واکنش اجتماعی و حاکی از یک نظام اندیشگی والاست که می خواهد عقل را از بند نفس خلاص کند در این مقاله، با تکیه بر مثنوی معنوی مولوی، جایگاه عقل و عشق به شیوۀ کتابخانهای مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
به اعتقاد بسیاری از فیلسوفان سابقه بحث از رابطه دین واخلاق به قدمت خود فلسفه است.امّا افلاطون با طرح گفتگوی سقراط با اوثیفرون شکل جدّی تری به آن داد.
بحث از رابطه دین واخلاق درمیان مسلمانان به عنوان یکی از مسائل مهم کلامی مورد مداقّه بوده و به پیامدهای اخلاقی آن کم تر چکیده کامل
به اعتقاد بسیاری از فیلسوفان سابقه بحث از رابطه دین واخلاق به قدمت خود فلسفه است.امّا افلاطون با طرح گفتگوی سقراط با اوثیفرون شکل جدّی تری به آن داد.
بحث از رابطه دین واخلاق درمیان مسلمانان به عنوان یکی از مسائل مهم کلامی مورد مداقّه بوده و به پیامدهای اخلاقی آن کم تر پرداخته اند.
امّا رابطه دین واخلاق در اشکال مختلفی متصوّر است که در این نوشتار به حصر عقلی سه گونه«تباین دین از اخلاق» ،«تقابل دین با اخلاق»و«تعامل دین و اخلاق» سنجیده و در این میان ضمن تأیید تعامل دین واخلاق ،چگونگی و جهت این رابطه ارزیابی میگردد.
درامتداد این بحث برای تبیین وابستگی اخلاق به دین،از میان گونه های مختلف وابستگی اخلاق به دین،وابستگی«معنا شناختی»،«وجودشناختی»،«معرفت شناختی»و«روان شناختی» اخلاق به دین را می سنجیم.
درحقیقت گونه سنجی رابطه دین واخلاق با رویکرد علمی-پژوهشی،ما را به این نتیجه میرساند که اخلاق زاییده حقیقی ترین منبعی است که همه خیرات،مصالح و سعادات از آن ناشی می شوند و آن«دین»است.
پرونده مقاله
تکفیر موضوعی کلامی و فقهی است که از گذشته تاکنون در برخی جوامع دینی وجود داشته است. عالمان امامیمذهب این موضوع را با عنوان کفر مخالف دنبال کردهاند ودرباره آن رویکردهای گوناگون داشتهاند.
کفر از نظر کلامی و فقهی تفاوتهای بسیاری دارد. برخی از علما مخالف را کافر فقهی و چکیده کامل
تکفیر موضوعی کلامی و فقهی است که از گذشته تاکنون در برخی جوامع دینی وجود داشته است. عالمان امامیمذهب این موضوع را با عنوان کفر مخالف دنبال کردهاند ودرباره آن رویکردهای گوناگون داشتهاند.
کفر از نظر کلامی و فقهی تفاوتهای بسیاری دارد. برخی از علما مخالف را کافر فقهی و برخی کافر کلامی میدانند و برخی نیز مخالف را مسلمان میانگارند. البته معتقدان به کفر فقهی مخالف، کمشمار هستند و گاه سابقه اخباریگری نیز دارند، با این حال، مخالفان مستضعف را از دایره کفر فقهی خارج میکنند. در مقاله پیش رو به ابهامات و سؤالات در این زمینه با روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانهای پرداخته شده و نتایج جدیدی تحصیل گردیده است.
پرونده مقاله