ابن سینا از جمله حکمای مسلمان است که به مسئله ارتباط بین نفس و بدن توجه خاص کرده است. از آنجا که وی قائل به روحانیة الحدوث بودن روح و نیز ثنویت نفس و بدن از ابتدای حدوث است، ناچار باید در موضوع ارتباط میان نفس و بدن، وجود واسطه ای را بپذیرد، چرا که نفسِ مجرد و روحانی نم چکیده کامل
ابن سینا از جمله حکمای مسلمان است که به مسئله ارتباط بین نفس و بدن توجه خاص کرده است. از آنجا که وی قائل به روحانیة الحدوث بودن روح و نیز ثنویت نفس و بدن از ابتدای حدوث است، ناچار باید در موضوع ارتباط میان نفس و بدن، وجود واسطه ای را بپذیرد، چرا که نفسِ مجرد و روحانی نمیتواند بدون واسطه، با بدن کثیف و عنصری مرتبط شود و از این رو لازم است جرمی لطیف که فوق بدن و دون نفس است در بین باشد. ابن سینا این واسطه را روح بخاری نامیده است. روح بخاری از بخش لطیف اخلاط و از بخارات بدن برخاسته است. بنابراين نسبت روح بخاري به بخش لطيف اخلاط مانند نسبت اعضاي بدن است به بخش متكاثف اخلاط. همانطور كه تركيب و امتزاج اخلاط، در هر كدام از اعضاي بدن، مزاجي متناسب با آن عضو خاص را پديد ميآورند بخارها و لطائف اخلاط نيز كه برآمده از اخلاط چهارگانه هستند، تركيب و امتزاج يافته ومزاجي متناسب با روح بخاري را پديد مي آورند. لذا تدبیر، اشتغال و علقه نفس به بدن و به هر عضو یا قوه یا آلات بدنی از این طریق خواهد بود. از منظر ابن سینا، نخستین عضوی که نفس به او تعلق میگیرد قلب است. قلب منبع و معدن تولد روح بخاری است. مقاله حاضر به روش تحلیل محتوایی، به معرفی دیدگاه ابن سینا دربارة روح بخاری، منشا و دلایل اثبات وجود، وظایف و نقش آن در ادراک حسی میپردازد
پرونده مقاله
نظریه ابدان روحانی، یک نظریه جدید کلامی در باب سرشت انسان است که برای اولین بار توسط خانم ننسی مورفی (الهی دان آمریکایی) مطرح شده است. بر اساس این نظریه انسان دارای ساحتی به نام روح نیست؛ ولو آنکه موصوف به روحانیت و دارای استعدادهای عالی است. این نظریه بر مبنای نظریه تک چکیده کامل
نظریه ابدان روحانی، یک نظریه جدید کلامی در باب سرشت انسان است که برای اولین بار توسط خانم ننسی مورفی (الهی دان آمریکایی) مطرح شده است. بر اساس این نظریه انسان دارای ساحتی به نام روح نیست؛ ولو آنکه موصوف به روحانیت و دارای استعدادهای عالی است. این نظریه بر مبنای نظریه تکامل داروین،یک تبیین فیزیکال و متکی بهیافتههای تجربی، درباره سرشت انسان ارائه میدهد. از نظر نویسنده، استعدادهای مخصوص به انسان مثل سایر استعدادهای مشترک با حیوانات، از نوع فیزیکال هستند؛ با این تفاوت که به استعدادهای عالی، تحوّلیافتهاند. اما این نظریه از دو جهت مورد نقد است. اولا روایات شیعی علی الخصوص نهج البلاغه ضمن صحه گذاشتن بر اصل تکامل در خلقت انسان، برخلاف نظریه تکامل، خلقت جسم و روح آدم را دفعی میدانند؛ نه تدریجی. ثانیا بر اساس این روایات، روحانیت انسانیک جنبه حقیقی از انسان است نه آنکه صرفا وصف بدن آن باشد. این روایات حتی خلقت ساحت روحانی انسان را مقدم بر خلقت جسمانیاش قرار داده و استعدادهای عالی را به روح منتسب میکنند، نه بدن
پرونده مقاله
معراج ترکیبی (روحانی - جسمانی) خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - سخن حق و مطابق ظواهر آیات بلکه صریح اخبار دانسته شده است. این مبنا تحلیل مابعدطبیعی نیز یافته که از آن جمله نظریة اتصال وجودی است که مبتنی بر نهایت توافق و ربط روح مبارک خاتم أنبیاء – صلی الله علیه و آله چکیده کامل
معراج ترکیبی (روحانی - جسمانی) خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - سخن حق و مطابق ظواهر آیات بلکه صریح اخبار دانسته شده است. این مبنا تحلیل مابعدطبیعی نیز یافته که از آن جمله نظریة اتصال وجودی است که مبتنی بر نهایت توافق و ربط روح مبارک خاتم أنبیاء – صلی الله علیه و آله – با بدن شریف ایشان است، به جهت آنکه عظمت روح، تابع استعداد و آمادگی کامل بدن است و روح خاتمیت، نهایت قوت و تسلّط کامل بر بدن شریف دارد؛ از این رو، سیر روح خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - در عوالم هستی، مستلزم سیر بدن و مشاهدات حسّی ایشان است.
پرونده مقاله
اندیشه و اعتقاد به بقاء روح و حیات پس از مرگ، از زمان هبوط آدم به کره خاکی از سوی پیامبران الهی، فلاسفه و متفکران با تعابیر مختلف بیان شده است و انسانها فارغ از هر زمان و مكان همواره بر اين باور بوده اند که انسان پس از مرگ در عالم دیگر دارای حیات است. این اندیشه که یکی چکیده کامل
اندیشه و اعتقاد به بقاء روح و حیات پس از مرگ، از زمان هبوط آدم به کره خاکی از سوی پیامبران الهی، فلاسفه و متفکران با تعابیر مختلف بیان شده است و انسانها فارغ از هر زمان و مكان همواره بر اين باور بوده اند که انسان پس از مرگ در عالم دیگر دارای حیات است. این اندیشه که یکی از کهن ترین عقاید انسان هاست، به رغم پارهای از اختلافات در چگونگی آن، یکی از اصول مشترکِ باورها در شریعت های آسمانی و غیرآسمانی است. اعتقاد به جاودانگی روح و جهان بازپسین، در فطرت انسان تخمیر شده و سلسله پیامبران الهی در طول تاریخ بشریت همواره این عقیده را، رهبری کرده اند. مطابق این باور، انسان از دو ساحت بدن مادی و حقیقتی به نام روح تشکیل شده است. روح حقیقتی مجرد دارد و امری ماوراء زمان و مکان و فراتر از دانش بشری است و پس از مرگ نیز دارای حیات است. بنابراین مرگ مستلزم فنا نبوده و روح همچنان در گرو اعمال خود در عالم دیگر به حیات ادامه میدهد.
در این نوشتار، ضمن بررسی این عقیده در عصر پیش از تاریخِ دین و برخی تمدنهای باستانی، دیدگاه قرآن کریم و آیین یهود و مسیحیت مطرح و تلاش میشود، باور به جاودانگی روح و حیات پس از مرگ را، از عقاید کهنِ بشری و آیین های آسمانی استخراج و آن را به عنوان یکی از وجوه مشترک عقاید یاد کرد. همچنین تلاش بر این بوده است که در شریعت های آسمانی، تنها کتب مقدس به عنوان اصلی ترین متون مورد استناد قرار گیرد. مضافا بر این که فقط اصل اعتقاد به حیات روح پس از مرگ، مورد پژوهش قرار گرفته است. کیفیت و وجوه افتراق این باور، فراتر از چهارچوب این نوشتار است.
پرونده مقاله
دیدگاه جمعی ازفلاسفه اسلامی آن است که عقل دراثبات معاد جسمانی ناتوان است ودلایل اثبات معاد جسمانی صرفاً نقلی است. با توجه به اینکه حقیقت اصلی انسان به روح است وفهم وادراک نیزتوسط روح حاصل می شود، ودراین میان، روح، ازماده تنها به عنوان ابزارووسیله ای برای نیل به خواسته ه چکیده کامل
دیدگاه جمعی ازفلاسفه اسلامی آن است که عقل دراثبات معاد جسمانی ناتوان است ودلایل اثبات معاد جسمانی صرفاً نقلی است. با توجه به اینکه حقیقت اصلی انسان به روح است وفهم وادراک نیزتوسط روح حاصل می شود، ودراین میان، روح، ازماده تنها به عنوان ابزارووسیله ای برای نیل به خواسته های خود بهره می گیرد،لذامقاله حاضر با عنوان «تحلیل انتقادی دیدگاه صدرالمتألهین درباب معاد جسمانی»ابتدا تصویری اجمالی ازچگونگی پدیدآمدن شبهه عنصری وجسمانی نبودن معاد در بین فلاسفه اسلامی به جهت خواننده عزیز مطرح کرده، سپس به مبانی معاد درحکمت متعالیه پرداخته ، وهمچنین اشکال اساسی معاد عنصری ازدیدگاه صدرالمتألهین ومرحوم آشتیانی را مورد بررسی قرار داده ، و سرانجام با نگاهی گذرا به این مطلب توجه داشته که اشکالات وشبهات اصلی مطرح شده درباب معاد جسمانی توسط صدرالمتألهین ، چگونه قابل حل است وچه پاسخی می توان برای آن یافت.
پرونده مقاله
در مقاله حاضر سعی شده است در راستای مسئله شناخت و معرفت به تبیین اجمالی برخی مبانی معرفت شناسانۀ براهین تجرد قوه خیال در حکمت متعالیه همچون رابطه صدوری و فاعلی نفس نسبت به صورت های خیالی و رابطه روح بخاری با قوۀ خیال در فرایند ادراک پرداخته شود. خیال از جمله مفاهیم گستر چکیده کامل
در مقاله حاضر سعی شده است در راستای مسئله شناخت و معرفت به تبیین اجمالی برخی مبانی معرفت شناسانۀ براهین تجرد قوه خیال در حکمت متعالیه همچون رابطه صدوری و فاعلی نفس نسبت به صورت های خیالی و رابطه روح بخاری با قوۀ خیال در فرایند ادراک پرداخته شود. خیال از جمله مفاهیم گسترده ای است که در حوزه های معرفت شناسی،هستی شناسی و انسان شناسی مورد بحث قرار گرفته و در هر حوزه ای دارای جایگاه مختلف می باشد. در نظام معرفت شناسی حکمت متعالیه قوۀ خیال پل رابط میان قوای عقلی و حسی می باشد و به این طریق مشکل معرفتی ربط بین ادراکات حسی به عقلی را مرتفع می نماید، قوۀ خیال زمانی می تواند پل رابط ادراکات قوای عقلی و حسی باشد که از نوعی تجرد برخوردار باشد. تجرد این قوه مبتنی بر براهین متعددی می باشد، مهمترین براهین تجرد قوۀ خیال در حکمت متعالیه، یکی برهان فقدان خواص مادی و دیگری برهان تصور امور متضاد است، در این نوشتار سعی شده است که مسئله تجرد و فاعلیت قوۀ خیال در براهین مذکور بررسی شده تا توان این براهین در راستای مسئله شناخت بازبینی شود.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسی مواجهات انتقادی فلسفه سینوی و کلام اشعری در نفسشناسی و تأثیرآن در موضع¬گیری هر یک در مسأله معاد است. متکلمین اشاعره به منظور دفاع از آموزه معادجسمانی، با اتخاذ رویکرد جسمانیت نفس و تطابق آن با آموزه¬های وحیانی، معادشناسی کلامی خود را تأسیس نمودند چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی مواجهات انتقادی فلسفه سینوی و کلام اشعری در نفسشناسی و تأثیرآن در موضع¬گیری هر یک در مسأله معاد است. متکلمین اشاعره به منظور دفاع از آموزه معادجسمانی، با اتخاذ رویکرد جسمانیت نفس و تطابق آن با آموزه¬های وحیانی، معادشناسی کلامی خود را تأسیس نمودند. دیدگاه اشاعره مورد نقد ابن سینا قرار گرفت. ابن سینا با تدوین ماهیت جدیدی از علم¬النفس در الهیات و طبیعیات، نتیجه نوینی در اثبات¬ناپذیری عقلی معادجسمانی و اثبات عقلی معادروحانی دست یافت. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، افزون بر انعکاس دیدگاه¬های هر یک، به مواجهه انتقادی ابن سینا با اشاعره در نفسشناسی و معاد¬شناسی پرداخته است. ابن سینا با ایجاد رابطه منطقی میان دستاوردهای عقلی با ظواهر شرع مقدس، افق¬های جدیدی در فلسفه گشود. قبول فی¬الجمله معادجسمانی وارد در شرع و اثبات معاد روحانی محض از جمله این موارد است. اشاعره نیز با هدف هماهنگی میان مبانی کلامی و ظواهر شریعت، در مسیر مشابه با ابن سینا گام برداشتندکه به اثبات جسمانیت معاد منتهی گردید. درنهایت در اثر اصطکاکات نظری میان اشاعره و ابن سینا دیدگاههای مختلف آنان در مورد معاد شکل گرفته است.
پرونده مقاله