چگونگی نیل آدمی به معرفت الله همواره دغدغه حکیمان و دانشمندان اسلامی بود، و دیدگاههای مختلفی درباره آن مطرح است؛ روایات اسلامی برای اهل بیت (علیهم السلام) در معرفت الله جایگاهی رفیع و کلیدی قائل شده اند تا جایی که در برخی روایات معرفت الله منحصرا از طریق اهل بیت معرفی ش چکیده کامل
چگونگی نیل آدمی به معرفت الله همواره دغدغه حکیمان و دانشمندان اسلامی بود، و دیدگاههای مختلفی درباره آن مطرح است؛ روایات اسلامی برای اهل بیت (علیهم السلام) در معرفت الله جایگاهی رفیع و کلیدی قائل شده اند تا جایی که در برخی روایات معرفت الله منحصرا از طریق اهل بیت معرفی شده است.
واسطهبودناهل بیت(علیهم السلام)که ازجهتی،وجودیخلقیداشتهوازجهت دیگر به واسطه ویژگیهای منحصر به فرد و جایگاه خاصشان در عالم وجود به خداوند متصل اند میتواند ما را در دستیابی به معرفت و نیز تحلیل و کیفیت چگونگی دست یابی به آن رهنمون سازد.
در این مقاله ضمن تبیین نقش واسطه گری اهل بیت علیهم السلام در معرفت الله و ضرورت چنین واسطه گری که مویدات نقلی و عقلی برآن صحه گذاشته اند، نقش تکوینی و تشریعی ایشان در معرفت آفرینی در اقسام مختلفی قابل تصویر است. تبیین عقلی و شهودی معرفت الله به صورت تشریعی در کنار تصرف وجودی، و نقش آفرینی ولایت و محبت ایشان به صورت تکوینی در شناخت خدا نقش افرینی می کنند. براین اساس چگونگی نیل به معرفت الله به وسیله اهلبیت را بر پایه منابع اسلامی از جمله روایات می توان تبییین و تحلیل نمود.
پرونده مقاله
قرآن كريم در آياتي نظير: «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى«(علق:8)؛ و«أَلَا إِلَى اللَّـهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ« (شوري:53) خداوند را غايت حركت كلي جهان و صيرورت خاص انسان معرفي كرده و بديهي است حركت به سمت هیچ غايتی، بدون معرفت و شناخت، انسان را به مقصد نهايي رهنمون نميساز چکیده کامل
قرآن كريم در آياتي نظير: «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى«(علق:8)؛ و«أَلَا إِلَى اللَّـهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ« (شوري:53) خداوند را غايت حركت كلي جهان و صيرورت خاص انسان معرفي كرده و بديهي است حركت به سمت هیچ غايتی، بدون معرفت و شناخت، انسان را به مقصد نهايي رهنمون نميسازد؛ بنابراين حركت تکاملي انسان در نظام تربيت توحيدي، بايد عالمانه و متفكرانه باشد تا انسان بتواند به مراتبي از حيات طيّبه موعود در قرآن کریم دستيابد. اين حركت طبعاً از منظر کتاب آسمانی، دارای تحلیل و تفسیری ویژه وبرخاسته از جهانبینی الهی است كه از مباني معرفتشناختي تربيت سکولار، مانند مباني پوزيتيويسم، داروينيسم و اومانيسم، تجربهمدار، بریده از وحی و انسان -محور، جدا و متفاوت است. این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی به مهمترین مبانی معرفتشناختی تربيت توحيدي،) شامل امکان، منابع و ابزار و موانع شناخت) با استناد به آیات قرآن کریم پرداخته است. براساس یافتههای این پژوهش، از منظر قرآنکریم، چون انسان از ظرفیت نامحدود معرفتی و علمی برخوردار است، پس امکان کسب معرفت برای وی قطعی و تردیدناپذیر است. برخلاف مکاتب فلسفی غرب، قرآن ابزار و منابع گوناگونی مانند حواس، عقل، شهود، وحی و الهام را برای دستیابی انسان به انواع معرفت به رسمیت شناخته است. درمنظومة تربیتی این کتاب آسمانی، ضمن تبيين موانع معرفت، استقرار نظام جامع تربیت توحیدی و صیرورت انسان به سوی حیات طیبه، مستلزم توجهبه همه ابزارهاي معرفت با حفظ مراتب آنها است. مهمترین ثمره این بحث، چگونگي كسب علم يقيني و معرفت ریشهدار، در راستای نقش محوری آن در تحقق معرفت حق است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به « مطالعه و تحلیل ماهیت معرفت شناسی،اصول،حدود،انواع ومنابع معرفت » می پردازد. هدف این پژوهش نظری،کاربردی وباروش توصیفی، تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی ازآن است که علم ومعرفت بااستفاده ازمنابع مختلف چون طبیعت ،عقل ،وحی و...به دست می آیدوعدم دست ی چکیده کامل
پژوهش حاضر به « مطالعه و تحلیل ماهیت معرفت شناسی،اصول،حدود،انواع ومنابع معرفت » می پردازد. هدف این پژوهش نظری،کاربردی وباروش توصیفی، تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی ازآن است که علم ومعرفت بااستفاده ازمنابع مختلف چون طبیعت ،عقل ،وحی و...به دست می آیدوعدم دست یابی به این معارف سبب محرومیت برای نیل به هدف نهایی است. واز آن جایی که به شیوه های مختلفی می توان به ایجاد معرفت در فراگیران پرداخت معلمان باید با استفاده از این گونه مطالعات فلسفی ، تربیتی بهترین راه کسب معرفت را مورد توجه قرار دهند..چراکه، معرفت ممکن ،فقط وقتی یافت می شود که معرفت فراهم آمده توسط تجربه، مسبوق به معرفت ذات شئی باشد و در این راه آنچه که مهم است اینست که هدف در تعلیم و تربیت باید با شناخت همراه باشد.پس نگاه انسان شناسانه اگزیستانسیالیسم ، ریشه کسب شناخت و معرفت را در خود انسان جستجو می کند، بنابراین در مدارس باید آزادی عمل بیشتری به دانش آموز داده شود تا با انتخاب گری و با توجه به نیازها و حالات روان شناختی خود، به کسب و جستجوی دانش ومعرفت بپردازد.
پرونده مقاله
دربارۀ چگونگی کیفر اخروی و حقیقت اعمال دنیوی همواره بین اندیشمندان علم کلام بحث و اختلاف نظر، بوده است. برخی بر این باورند که رابطه اعمال و جزای اخروی قراردادی است و خداوند به ازاء اعمال، در آخرت بهشت و یا جهنم را آفریده است؛ این گروه را منکران تجسم اعمال مینامند. گروه چکیده کامل
دربارۀ چگونگی کیفر اخروی و حقیقت اعمال دنیوی همواره بین اندیشمندان علم کلام بحث و اختلاف نظر، بوده است. برخی بر این باورند که رابطه اعمال و جزای اخروی قراردادی است و خداوند به ازاء اعمال، در آخرت بهشت و یا جهنم را آفریده است؛ این گروه را منکران تجسم اعمال مینامند. گروهی دیگر معتقدند که اعمال انسان در قیامت مجسم میشود. طرفداران این نظریه قائل به «تجسم اعمال» هستند که آنها را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: یکی قائلان به «صورت مَلَکوتی» و گروه دیگر قائلان به «انشاء نفس». در این مقاله نظریه موافقان تجسم اعمال به معنی صورت ملکوتی و مبانی و ادله آنها را بررسی و تحلیل میکنیم. نتیجه تحقیق نشان میدهد که ادله عقلی ایشان از قوت کافی برای این نظریه برخوردار نیست و اگر برخی آیات قرآن و صراحت برخی روایات و شهود برخی از اهل دل نبود، اثبات این نظریه به مشکل برمیخورد.
پرونده مقاله
معرفت فطری نوعی خاص از معرفت است که بر خلاف شناخت های عقلی، اکتسابی نبوده و بلکه در درون انسان ها نهفته است و با توجه به آیات و روایات ریشه در عوالم قبل از دنیاهمچون عالم ذر دارد. حال این معرفت چگونه آشکار و شکوفا می گردد؛ چه عواملی باعث احیاء آن شده و چه موانعی از بروز چکیده کامل
معرفت فطری نوعی خاص از معرفت است که بر خلاف شناخت های عقلی، اکتسابی نبوده و بلکه در درون انسان ها نهفته است و با توجه به آیات و روایات ریشه در عوالم قبل از دنیاهمچون عالم ذر دارد. حال این معرفت چگونه آشکار و شکوفا می گردد؛ چه عواملی باعث احیاء آن شده و چه موانعی از بروز آن جلوگیری می کنند. بر اساس آیات و روایات و تجربیات بشری این نوع شناخت، در شدائد و سختی ها هنگامی که دست انسان از همه اسبابهای ظاهری کوتاه می گردد خود را نشان می دهد. همچنین به تذکر مذکران الهی که انبیاء و ائمه علیهم السلام می باشند، و عمل به دستورات آنها نیز احیاء می گردد. در این مقاله ابتدا به چیستی و چگونگی عالم ذر با توجه به آیات و روایات، پرداخته می شود و سپس چگونگی احیاء معرفت فطری، عوامل و موانع آن تبیین می گردد.
پرونده مقاله
تحقیق و واکاوی در خصوص آفرینش جهان،از مسائلی است که همواره ذهن حکما و متکلّمین را به خود معطوف کرده است.فلاسفه معتقد به نظام فیض بوده و هندسة جهان را مبتنی بر قاعدة «الواحد لا یصدر عنه الّا الواحد» ترسیم کرده اند و معتقد به واسطه های فیض در جهان آفرینش می باشند. امّا مت چکیده کامل
تحقیق و واکاوی در خصوص آفرینش جهان،از مسائلی است که همواره ذهن حکما و متکلّمین را به خود معطوف کرده است.فلاسفه معتقد به نظام فیض بوده و هندسة جهان را مبتنی بر قاعدة «الواحد لا یصدر عنه الّا الواحد» ترسیم کرده اند و معتقد به واسطه های فیض در جهان آفرینش می باشند. امّا متکلّمین اسلامی در برخورد با نظام فیض حکما به دو گروه تقسیم شده اند: گروهی موافق نظام فیض حکما بوده و گروهی نیز مخالفت خویش با نظام فیض حکما را ابراز نموده اند.از بین متکلّمین اسلامیِ مخالف، فخر رازی، سرسخت ترین مخالفِ نظام فیض حکما به شمار آمده که انتقادات جدّی به اصلِ نظام فیضِ حکما و مبانی آن وارد کرده است.در مقالة حاضر به بررسی نظام آفرینش جهان از منظر فخر رازی پرداخته می شود و دلایل فخر بر نقد نظام فیض حکما و مبانی آن عنوان می گردد. در نهایت نظر مختار فخر رازی در باب مراتب هستی، که عبارت از صدورِ بی واسطة تمام مخلوقاتِ عالَم از ذات اقدس الهی می باشد با توجّه به مبانی مورد پذیرش وی تبیین می گردد و طبقه بندی موجودات، مطابق دیدگاه خاصّ فخر تشریح میشود.روش کار در مقالة حاضر توصیفی-تحلیلی می باشد.
پرونده مقاله
در این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متأثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا چکیده کامل
در این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متأثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا درباره معرفت حسی، به فعلیت درآمدن صور محسوسات برای نفس و به فعال بودن نفس حاسه در عالم حسی است. این نوع رویکرد به معرفت به عنوان شکلی هستی شناسانه که رابطه حاس با محسوس را نوعی رابطه تکاملی می داند، متفاوت از نظریه مشائیان است. در نظریه مشائیان، صور محسوسات در نفس مقدمه ای برای معرفت عقلانی از طریق تجرید این صور است. در صورتیکه نزد ملاصدرا نفس در مرتبه حس از این رو که صادر کننده صور محسوسات است، بجای منفعل بودن، فعال است و بنابراین معرفت در این مرحله نیز علمی و یقینی است. ملاصدرا بیان کرده که پیش از او نیز بسیاری متفکران به این قول قائل بوده اند. بنا بر همین گفته، در این تحقیق نظریه معرفت حسی ملاصدرا با نظریه انطباع معرفتی رواقیان تطبیق داده شده است. در نظریه انطباع معرفتی، رواقیان متقدم ادراک حسی را صورت برای مادۀ نفس می دانند که بر آن حک می شود. رواقیان متقدم یقینی بودن انطباع معرفتی را همسنخ بودن آن با نفس می دانند و از آن در جهت تعالی حکمت و اخلاق در افراد سود می برند. نتایج تحقیق نشان دهندۀ توجه ملاصدرا و رواقیان متقدم درباره همسنخ بودن حاس و محسوس و همچنین فعال بودن نفس در ادراک حسی برای بدست دادن معرفت یقینی حسی است. روش انجام تحقیق تحلیل محتوای آراء و نوآوری تحقیق در زمینه بدست دادن امکان گفتگو میان آراء ملاصدرا و فلسفه رواقی متقدم در زمینه معرفت شناسی است.
پرونده مقاله
ابنعربی به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته در زمینه مسئلة امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی مباحث و براهینی را مطرح نموده است. این مقاله بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی دیدگاههای ابنعربی در خصوص امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی بپردازد. بررسی دی چکیده کامل
ابنعربی به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته در زمینه مسئلة امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی مباحث و براهینی را مطرح نموده است. این مقاله بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی دیدگاههای ابنعربی در خصوص امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی بپردازد. بررسی دیدگاههای ابنعربی در این خصوص بیانگر آن است که از دیدگاه ابنعربی علم حضوری از جمله احوال و معرفت راستین و یقینی است و طالب معرفت حقتعالی باید قدم در راه معرفت حضوری بگذارد. علم و معرفت حضوری ابنعربی بر مشاهدة باطنی متکی است لذا در دیدگاه ابنعربی علم و معرفت حصولی ناکافی و غیرحقیقی است.
پرونده مقاله
نظریه بینونت از مهمترین مبانی مکتب معارف خراسان است زیرا در آن با رویکرد منتقدانه به مبانی فلسفی از جمله نفی سنخیت میان وجود واجب و ممکن و ارجاع آن به بینونت، متمایز بودن وجود واجب را نتیجه میگیرد. برای پی بردن دقیق به نظریه مذکور، باید به تحلیل ربط وجود خالق و مخلوق چکیده کامل
نظریه بینونت از مهمترین مبانی مکتب معارف خراسان است زیرا در آن با رویکرد منتقدانه به مبانی فلسفی از جمله نفی سنخیت میان وجود واجب و ممکن و ارجاع آن به بینونت، متمایز بودن وجود واجب را نتیجه میگیرد. برای پی بردن دقیق به نظریه مذکور، باید به تحلیل ربط وجود خالق و مخلوق از نگاه میرزا مهدی اصفهانی بنیانگذار مکتب معارف خراسان، رجوع کرد لذا مسئله مرکزی این مقاله در باب تببین ربط وجود مذکور است و با توجه به ملاحظات تحلیلی-انتقادی، دو دیدگاه متضاد از مباحث ایشان استنباط میشود که از مبانی متضاد اندیشه او نشأت میگیرد؛ زیرا از طرفی در مسئله چگونگی این ربط، با اعتقاد به بطلان مبانی فلسفی، بینونت بین وجود خالق و مخلوق را مطرح نموده است اما از سوی دیگر، در مقامِ بیان تحلیلِ چگونگی، نسبت به مباحث فلسفی منفعلانه برخورد میکند. این پژوهش به دنبال پاسخگويي به اين پرسش است که: «دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی، با تمرکز به آثار خود او، در مورد مسئله ربط وجود خالق و مخلوق که از مبانی نظریه بینونت است، ، به چه صورت مطرحشده است؟»؛ آنچه در این مقاله مطرح میشود بررسیِ تحلیلیانتقادی مبانی نظریه بینونت از جمله ربط وجود خالق و مخلوق میباشد.
پرونده مقاله