مقاله حاضر در پی آن است تا مسئله عصمت انبیاء را ازمنظر علامه طباطبایی (ره) با محوریت تفسیرگرانسنگ المیزان، تبیین ودیدگاه این مفسر بزرگ امامیه در این راستا را تشریح نماید. مفسر بزرگوار مسأله عصمت راازدومنظر دنبال کرده است: یکی ازمنظر دلالت آیات قرآن کریم ودیگری ازمنظرش چکیده کامل
مقاله حاضر در پی آن است تا مسئله عصمت انبیاء را ازمنظر علامه طباطبایی (ره) با محوریت تفسیرگرانسنگ المیزان، تبیین ودیدگاه این مفسر بزرگ امامیه در این راستا را تشریح نماید. مفسر بزرگوار مسأله عصمت راازدومنظر دنبال کرده است: یکی ازمنظر دلالت آیات قرآن کریم ودیگری ازمنظرشبهاتی که با خدشه وارد کردن به دلالت آیات نسبت به عصمت انبیاء مطرح شده است. ازنظرعلامه طباطبایی آیه های:فتح: 1و2، توبه :32، ص : 82و 83.، نساء: 64 ، احزاب: 33، انبیاء: 27-26 ،دلالت روشن برعصمت انبیاء دارندوشبهاتی که برخی بر آیات یاد شده وارد کرده ویا آیات دیگری برای نفی ونقص عصمت مطرح کرده اند، مردود است. روش پژوهشی در این مقاله توضیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانهای میباشد
پرونده مقاله
موضوع رؤیت خدا از قدیمیترین مباحث کلامی است که همواره مورد توجه ادیان و مکاتب فکری بشر بوده است. در اسلام نیز اشاعره به عنوان بزرگترین فرقه ی کلامی اهل سنت، دیدگاه خاصی دراین خصوص دارند و رؤیت خدا با چشم را در دنیا محال ولی در آخرت جائز می دانند در مقابل امامیه و از جم چکیده کامل
موضوع رؤیت خدا از قدیمیترین مباحث کلامی است که همواره مورد توجه ادیان و مکاتب فکری بشر بوده است. در اسلام نیز اشاعره به عنوان بزرگترین فرقه ی کلامی اهل سنت، دیدگاه خاصی دراین خصوص دارند و رؤیت خدا با چشم را در دنیا محال ولی در آخرت جائز می دانند در مقابل امامیه و از جمله علامه حلی با نقد این نظریه و با بررسی ابعاد مختلف آن، با استفاده از آموزه های فلسفی و عرفانی این امر را ناممکن می داند. در عصر ما علامه طباطبائی نیز دقیقترین تحلیل را در مسئله رؤیت با تکیه بر فطرت الهی انسان و رفع حجب و موضوع شهود ارائه نموده است. در این مقاله که از نوع استنادی و روش آن، تحلیل و تبیین محتوا از نوع مقایسهای است، برای اولین بار دیدگاه علامه حلی که در این باب مستدل بحث نموده و حجم بسیاری از آثارش را به خود اختصاص داده در مقابل با دیدگاه اشاعره را مورد بررسی قرار می دهد. سپس به بررسی مقایسه آرای متکلم قرن یازدهم (علامه حلی) با مفسر قرن پانزدهمی (علامه طباطبایی) می پردازد که بیانگر سیر تطور نگاه کلامی فلسفی و تفسیری طی این چهار قرن می باشد.
پرونده مقاله
پدیده معجزه امر خارق عادت که آن را انبیاء الهی به منزله دلیل بر صدق نبوت خود بهئ مخاطبان نشان می دهند گفتنی است که از اعجاز انبیاء یکی از مباحث مهم کلامی است که از دیر باز مورد توجه متکلمان امامیه قرار گرفته ودیدگاه های مختلفی در این مورد وجود دارد.
این مقاله در چکیده کامل
پدیده معجزه امر خارق عادت که آن را انبیاء الهی به منزله دلیل بر صدق نبوت خود بهئ مخاطبان نشان می دهند گفتنی است که از اعجاز انبیاء یکی از مباحث مهم کلامی است که از دیر باز مورد توجه متکلمان امامیه قرار گرفته ودیدگاه های مختلفی در این مورد وجود دارد.
این مقاله در پی آن است تا موضوع اعجازانبیاء را از منظر عبدالرزاق لاهیجی وملا صدرا بطور تطبیقی مورد کنکاش قرار بدهد واشتراکات وافراقات دیدگاه ایشان را درباب اعجاز انبیاء بیان کند. سئوال اصلی در این مقاله این است که معجزه از منظر ملا صدرا ولاهیجی چیست وچه اشتراکات وافتراقاتی بین دیدگاه این دواندیشمند وجود دارد که باستناد به،ادله قرآنی 248سوره بقره، 10 سوره ابراهیم، انعام آیه 37. وبا روش توصیفی وتطبیقی به این سوال پاسخ داده شده است، تفاوت سحر با معجزه، ونیزاهداف معجزه پیامبران ازدیدگاه علامه لاهیجی وملاصدرا از دیگر موضوعاتی است که در این نوشتار به آن اشاره شده است ودلایل هر کدام از آیات قرآن در این باره ارائه گردیده است.
یافته های تحقیق این است که انبیاء دارای اعجاز بودند وبین دیدگاه ملا صدرا و لاهیجی در باب اعجاز انبیا ء اشتراکات وافراقاتی وجود دارد.
پرونده مقاله