همواره فلاسفه بزرگی در جهت یافتن دانش برتر تلاش نموده اند. این تلاشها سبب ظهور اندیشه ها و مکتب هایی با هدف کمال و سعادت انسانی گشته است.
در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه به دیدگاه ملاصدرا به عنوان بنیان گذار حکمت متعالیه و نیز توجه ویژه وی به فلاسفه پیشین و دیدگا چکیده کامل
همواره فلاسفه بزرگی در جهت یافتن دانش برتر تلاش نموده اند. این تلاشها سبب ظهور اندیشه ها و مکتب هایی با هدف کمال و سعادت انسانی گشته است.
در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه به دیدگاه ملاصدرا به عنوان بنیان گذار حکمت متعالیه و نیز توجه ویژه وی به فلاسفه پیشین و دیدگاه های متنوع آنان، در نهایت، بابررسی ملاک های علم ارجمند از منظر هر کدام از گرایش های پیش از خود، و عنایت به محدودیت عقل گرایی محض فلاسفه، تقلیدی بودن کلام متکلمین، بدون برهان بودن عرفان ، محدودیت حس و تجربه دانشمندان علوم تجربی و ایرادات متعدد دیگری که بر هر یک از آن ها وارد است، نظر نهایی وی را مطرح نماید.
ملاصدرا در نهایت معتقد است، دانشی می تواند برتر از دیگر دانش ها باشد که بتواند راه دل و کشف و شهود را با تعقل و استدلال ترکیب کرده و با تأیید وحی و سنت، فراروی بشر گذارد و این راه جز از طریق حکمت متعالیه میسر نیست.
پرونده مقاله
قرآن كريم در آياتي نظير: «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى«(علق:8)؛ و«أَلَا إِلَى اللَّـهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ« (شوري:53) خداوند را غايت حركت كلي جهان و صيرورت خاص انسان معرفي كرده و بديهي است حركت به سمت هیچ غايتی، بدون معرفت و شناخت، انسان را به مقصد نهايي رهنمون نميساز چکیده کامل
قرآن كريم در آياتي نظير: «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى«(علق:8)؛ و«أَلَا إِلَى اللَّـهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ« (شوري:53) خداوند را غايت حركت كلي جهان و صيرورت خاص انسان معرفي كرده و بديهي است حركت به سمت هیچ غايتی، بدون معرفت و شناخت، انسان را به مقصد نهايي رهنمون نميسازد؛ بنابراين حركت تکاملي انسان در نظام تربيت توحيدي، بايد عالمانه و متفكرانه باشد تا انسان بتواند به مراتبي از حيات طيّبه موعود در قرآن کریم دستيابد. اين حركت طبعاً از منظر کتاب آسمانی، دارای تحلیل و تفسیری ویژه وبرخاسته از جهانبینی الهی است كه از مباني معرفتشناختي تربيت سکولار، مانند مباني پوزيتيويسم، داروينيسم و اومانيسم، تجربهمدار، بریده از وحی و انسان -محور، جدا و متفاوت است. این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی به مهمترین مبانی معرفتشناختی تربيت توحيدي،) شامل امکان، منابع و ابزار و موانع شناخت) با استناد به آیات قرآن کریم پرداخته است. براساس یافتههای این پژوهش، از منظر قرآنکریم، چون انسان از ظرفیت نامحدود معرفتی و علمی برخوردار است، پس امکان کسب معرفت برای وی قطعی و تردیدناپذیر است. برخلاف مکاتب فلسفی غرب، قرآن ابزار و منابع گوناگونی مانند حواس، عقل، شهود، وحی و الهام را برای دستیابی انسان به انواع معرفت به رسمیت شناخته است. درمنظومة تربیتی این کتاب آسمانی، ضمن تبيين موانع معرفت، استقرار نظام جامع تربیت توحیدی و صیرورت انسان به سوی حیات طیبه، مستلزم توجهبه همه ابزارهاي معرفت با حفظ مراتب آنها است. مهمترین ثمره این بحث، چگونگي كسب علم يقيني و معرفت ریشهدار، در راستای نقش محوری آن در تحقق معرفت حق است.
پرونده مقاله
تخطئه و تصویب، دو نگرش موجود و پرسابقه میان متکلمان مسلمان و فقیهان فریقین است. خاستگاه تصویب در میان اهل سنت و تخطئه نیز ریشه و مبنایی شیعی دارد. از آن جا که دو طایفه شیعه و اهل سنت در مسئله خلافت و جانشینی پیامبر دچار تعارض و اختلاف بوده اند، مسائلی از این دست نیز به چکیده کامل
تخطئه و تصویب، دو نگرش موجود و پرسابقه میان متکلمان مسلمان و فقیهان فریقین است. خاستگاه تصویب در میان اهل سنت و تخطئه نیز ریشه و مبنایی شیعی دارد. از آن جا که دو طایفه شیعه و اهل سنت در مسئله خلافت و جانشینی پیامبر دچار تعارض و اختلاف بوده اند، مسائلی از این دست نیز به تقابل بیشتر دیدگاه های آن ها انجامیده است. مطالعات موجود میان حوزویان و پژوهشگران دانشگاه ها در این زمینه غالباً رنگ و بوی توصیف و تبیین صِرف دارد. نگاه عمیق و دقیق به هر دو مساله تصویب و تخطئه برای شناسایی چالش های کلامی وکارکردی این نظریات دلیل اصلی پژوهش بوده است. در این تحقیق علاوه بر توصیف و تبیین هر دو مقوله، اشکالات کلامی این دیدگاه ها با بررسی جامعیت یا نقص دین در نگاه تصویب و نیز مشکل تکفیر و نسبت آن با تخطئه مورد بررسی قرار گرفته است. در کنار تعارض و تنافی دو دیدگاه، همسانی و وحدت محتوایی دو نظریه و نیز برخی ابعاد مثبت و سازنده فکر تصویب نیز از دیگر یافتههای محقق بوده است.
پرونده مقاله
مبحث وجود ذهنی(معلومات ذهنی از جهان خارج و کیفیت آن) از مباحثی طرح شده در فلسفه اسلامی است که در باب نحوه تحقق و تبیین علم نقش برجسته ای داشته است. نخستین کسی که وجود ذهنی را به عنوان مساله ای مستقل در فلسفه مطرح نمود فخر رازی است چرا که فصل ششم از فصل های باب اول- فی ا چکیده کامل
مبحث وجود ذهنی(معلومات ذهنی از جهان خارج و کیفیت آن) از مباحثی طرح شده در فلسفه اسلامی است که در باب نحوه تحقق و تبیین علم نقش برجسته ای داشته است. نخستین کسی که وجود ذهنی را به عنوان مساله ای مستقل در فلسفه مطرح نمود فخر رازی است چرا که فصل ششم از فصل های باب اول- فی الوجود -کتاب "المباحث المشرقیه" را به بحثی تحت عنوان "فی اثبات الوجود الذهنی" اختصاص داده است. ذیل این مبحث نظریه ای مطرح می گردد که قائل است تنها شبح و تصویری از شیء خارجی به ذهن منعکس می گردد(این نظریه، به نظریه شبح معروف است) که مورد توجه فلاسفه اسلامی نبوده و گاهی هم مورد نقد قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، ضمن تبیین مساله وجود ذهنی و نظریه شبح، برخی نقدهای وارد شده بر این نظریه را بررسی می کند. استدلال های وارده در رد نظریه شبح که مدعی است به سفسطه منتهی می گردد و نقد دیگر اینکه در بازشناسی اشیاء مجددا باید از اشباح ذهنی مدد گرفت و مستلزم دور است را مورد پذیرش و موجه نمی داند.
پرونده مقاله
مبحث حجیت ظن مطلق در عصر غیبت از موضوعات کاربردی است که دراجتهاد و استنباط احکام نقش بسزایی دارد و به مثابه معرکه الاراء دربین اصولیین از زمان های سابق بوده وهست، و از آنجایی که این مسئله برزخ میان کلام و اصول فقه است، ضرورت ایجاب نمود که مبانی کلامی این مسئله در اصول ف چکیده کامل
مبحث حجیت ظن مطلق در عصر غیبت از موضوعات کاربردی است که دراجتهاد و استنباط احکام نقش بسزایی دارد و به مثابه معرکه الاراء دربین اصولیین از زمان های سابق بوده وهست، و از آنجایی که این مسئله برزخ میان کلام و اصول فقه است، ضرورت ایجاب نمود که مبانی کلامی این مسئله در اصول فقه به جهت تقویت حجیت ظن مطلق واکاوی شود؛ ازاین رو این نوشتار با بررسی سه مبنا از مبانی مهم کلامی، یعنی حسن و قبح عقلی، جامعیت اسلام و جاودانگی احکام اسلام در صدد تحلیل و تطبیق آن با حجیت ظن مطلق در علم اصول فقه بوده و با روش توصیفی- تحلیلی که این در این نوشتار دنبال شده، دستاورد آن عبارت است از حجیت بی قید و شرط ظن مطلق، بویژه در زمانی که دست امت از امام معصوم کوتاه است و ما در زمان انسداد به سر می بریم..
پرونده مقاله
ابنعربی به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته در زمینه مسئلة امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی مباحث و براهینی را مطرح نموده است. این مقاله بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی دیدگاههای ابنعربی در خصوص امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی بپردازد. بررسی دی چکیده کامل
ابنعربی به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته در زمینه مسئلة امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی مباحث و براهینی را مطرح نموده است. این مقاله بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی دیدگاههای ابنعربی در خصوص امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی بپردازد. بررسی دیدگاههای ابنعربی در این خصوص بیانگر آن است که از دیدگاه ابنعربی علم حضوری از جمله احوال و معرفت راستین و یقینی است و طالب معرفت حقتعالی باید قدم در راه معرفت حضوری بگذارد. علم و معرفت حضوری ابنعربی بر مشاهدة باطنی متکی است لذا در دیدگاه ابنعربی علم و معرفت حصولی ناکافی و غیرحقیقی است.
پرونده مقاله
شناخت و امکان تحقق وحی از کهنترین مباحث قرآنی، دینی و کلامی است که اندیشمندان فِرَق اسلامی و همچنین غیر مسلمانان به آن پرداختهاند. از این رو تحلیل و نقد تعریفهای متنوعی که پیرامون وحی ارائه شده است، ضرورت مییابد؛ که البته هدفی است که نوشتار حاضر دنبال مینماید. نخست چکیده کامل
شناخت و امکان تحقق وحی از کهنترین مباحث قرآنی، دینی و کلامی است که اندیشمندان فِرَق اسلامی و همچنین غیر مسلمانان به آن پرداختهاند. از این رو تحلیل و نقد تعریفهای متنوعی که پیرامون وحی ارائه شده است، ضرورت مییابد؛ که البته هدفی است که نوشتار حاضر دنبال مینماید. نخست امکان وحی با بازشناسی پیش نیازهای شناخت آن مانند انسانشناسی و پیامبرشناسی انجام گرفته است. پس از آن شاخصههای ظرف نزول وحی یعنی عناصر سازندهی ساختار نبوت که عبارتند از اعجاز، علم و عصمت بررسی گردیده است. بررسی سه محور گفتگوی اثباتی و انکاری و تحمیلی پیرامون تعاریف وحی نیز از نظر پنهان نمانده است که با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی برای مورد ارزیابی قرار گرفته است. تحلیل مسأله نشان میدهد که مقوله وحی با مفاهیمی چون تجربه دینی بهکلی متفاوت است. به علاوه نبوغ بشر نمیتواند او را از رابطه وحیانی بینیاز نماید. بنابراین وحی فقط با تحقق کامل عناصر سازنده نبوت حاصل خواهد شد.
پرونده مقاله
به باور اماميه، امام حجت، برگزيده و منصوب خدا براي هدايت بشر است. از اين رو ضرورتا ويژگي¬هاي دارد كه درعين حال كه او را از مرتبه بنده و مخلوق بودن خداوند خارج نمي سازد او را از افراد عادي بشر متفاوت مي¬سازد. از مهم ترين اين ويژگي¬ها مصونيت از هرگونه گناه و خطا است كه در چکیده کامل
به باور اماميه، امام حجت، برگزيده و منصوب خدا براي هدايت بشر است. از اين رو ضرورتا ويژگي¬هاي دارد كه درعين حال كه او را از مرتبه بنده و مخلوق بودن خداوند خارج نمي سازد او را از افراد عادي بشر متفاوت مي¬سازد. از مهم ترين اين ويژگي¬ها مصونيت از هرگونه گناه و خطا است كه در اصطلاح علم كلام از آن به عصمت ياد مي شود؛ زيرا خطاي امام او را از حجيت مي¬اندازد و با حكمت و عدالت خداوند منافات دارد.همچنين از ديگر لوازم شأن امامت، علم كامل و گسترده او است. در اين ميان گاه خداوند در مواردي مصلحت مي¬بيند كه امام را از غيب و بواطن امور آگاه كند. اين آموزه¬ها همه برگرفته از آيات قرآن و مضامين معتبر روايي است كه در متن مقاله به آن اشاره خواهد شد. روش این مقاله بصورت تحلیلی-توصیفی است وخواهیم گفت: غلو شمردن صفات و ویژگی های فرابشری معصومین(ع)، ناشي از عدم توجه به دقائق و ظرايفي است كه در اين اتصاف و در معيارهاي غلو وجود دارد. ونویسنده در این مقاله با معناي دقيقي که از مفهوم فوق بشري بودن صفات ارائه داده،خواهد گفت،که اگراسناد امور،بصورت ذاتی،نسبت به انسان غیرممکن باشد، مثل الوهيت، تجرد و استقلال تام، حلول خدا و اتحادش با انسان، غلو است؛ اما امور خارق¬العاده¬اي كه ذاتا ممكن و طبق شواهد و مستندات - گرچه به ندرت - واقع شده است، غلو نیست، و می توان آن را از صفات فوق بشری ائمه(ع)قلمداد کرد.
پرونده مقاله
اندیشه و اعتقاد به بقاء روح و حیات پس از مرگ، از زمان هبوط آدم به کره خاکی از سوی پیامبران الهی، فلاسفه و متفکران با تعابیر مختلف بیان شده است و انسانها فارغ از هر زمان و مكان همواره بر اين باور بوده اند که انسان پس از مرگ در عالم دیگر دارای حیات است. این اندیشه که یکی چکیده کامل
اندیشه و اعتقاد به بقاء روح و حیات پس از مرگ، از زمان هبوط آدم به کره خاکی از سوی پیامبران الهی، فلاسفه و متفکران با تعابیر مختلف بیان شده است و انسانها فارغ از هر زمان و مكان همواره بر اين باور بوده اند که انسان پس از مرگ در عالم دیگر دارای حیات است. این اندیشه که یکی از کهن ترین عقاید انسان هاست، به رغم پارهای از اختلافات در چگونگی آن، یکی از اصول مشترکِ باورها در شریعت های آسمانی و غیرآسمانی است. اعتقاد به جاودانگی روح و جهان بازپسین، در فطرت انسان تخمیر شده و سلسله پیامبران الهی در طول تاریخ بشریت همواره این عقیده را، رهبری کرده اند. مطابق این باور، انسان از دو ساحت بدن مادی و حقیقتی به نام روح تشکیل شده است. روح حقیقتی مجرد دارد و امری ماوراء زمان و مکان و فراتر از دانش بشری است و پس از مرگ نیز دارای حیات است. بنابراین مرگ مستلزم فنا نبوده و روح همچنان در گرو اعمال خود در عالم دیگر به حیات ادامه میدهد.
در این نوشتار، ضمن بررسی این عقیده در عصر پیش از تاریخِ دین و برخی تمدنهای باستانی، دیدگاه قرآن کریم و آیین یهود و مسیحیت مطرح و تلاش میشود، باور به جاودانگی روح و حیات پس از مرگ را، از عقاید کهنِ بشری و آیین های آسمانی استخراج و آن را به عنوان یکی از وجوه مشترک عقاید یاد کرد. همچنین تلاش بر این بوده است که در شریعت های آسمانی، تنها کتب مقدس به عنوان اصلی ترین متون مورد استناد قرار گیرد. مضافا بر این که فقط اصل اعتقاد به حیات روح پس از مرگ، مورد پژوهش قرار گرفته است. کیفیت و وجوه افتراق این باور، فراتر از چهارچوب این نوشتار است.
پرونده مقاله
«توحید اجتماعی» که رویکردی نوین در فهم بنیادی¬ترین آموزه اسلام یعنی «توحید» بوده و مبانی نظری تحقق جامعه توحیدی را پشتیبانی می¬کند، کارویژه¬ها و کارکردهای مختلفی دارد که با توجه به اهمیتشان و نیز خلاء پژوهشی در این باره، پرداختن به آنها ضرورت دارد. ازجمله کارکردهای نظری چکیده کامل
«توحید اجتماعی» که رویکردی نوین در فهم بنیادی¬ترین آموزه اسلام یعنی «توحید» بوده و مبانی نظری تحقق جامعه توحیدی را پشتیبانی می¬کند، کارویژه¬ها و کارکردهای مختلفی دارد که با توجه به اهمیتشان و نیز خلاء پژوهشی در این باره، پرداختن به آنها ضرورت دارد. ازجمله کارکردهای نظری توحید اجتماعی، تاثیر در علوم اسلامی و فلسفه آن بوده و این نوشتار با نگاه تحلیلی و بهره¬گیری از داده¬های کتابخانه¬ای و تمرکز بر فهم اجتماعی از آیات توحیدمحور عهده¬دار تبیین آن است. یافته¬های این مقاله که براساس رویکرد تحلیلی و روش کتابخانه¬ای سامان یافته، این فرضیه را ثابت می¬کند که غلبه گفتمان توحید اجتماعی بر فضای علمی حوزه و دانشگاه، با اثرگذاری بر موضوعات، غایات و اهدافِ علوم اسلامی مانند کلام و عرفان می¬تواند زمینه¬ساز تحول در این علوم ¬باشد. به برخی از شواهد و مصادیق آن اشاره شده است. نتیجه اینکه با خوانش اجتماعی از توحید که ریشه در آیات قرآن دارد، علوم اسلامی می¬توانند با رویکرد جدید توحیدی و متناسب با نیازهای جوامع اسلامی معاصر بازنگری شوند.
پرونده مقاله
در این تحقیق مسئلۀ اختیار در انسان و قضا و قدر الهی در آراء ابن سینا و ابن عربی بررسی و سپس مقایسه می شوند. اهمیت تحقیق به سبب ایجاد تمایز میان نگرش فلسفی ابن سینا و نگرش عرفانی-کلامی ابن عربی برای پاسخ به مسئله اختیار در انسان و تقدیر الهی است، در حالیکه هر دو متفکر رو چکیده کامل
در این تحقیق مسئلۀ اختیار در انسان و قضا و قدر الهی در آراء ابن سینا و ابن عربی بررسی و سپس مقایسه می شوند. اهمیت تحقیق به سبب ایجاد تمایز میان نگرش فلسفی ابن سینا و نگرش عرفانی-کلامی ابن عربی برای پاسخ به مسئله اختیار در انسان و تقدیر الهی است، در حالیکه هر دو متفکر رویه ای یکسان در تشریح موضوع قضا و قدر و اختیار در بحث فلسفی یا عرفانی وحدت وجود دارند. مهمترین شباهت آراء این دو متفکر در غیر ذاتی دانستن اراده در انسان است که آنرا در پرتو اراده ذاتی خداوند می دانند. مهمترین تفاوت میان آراء ابن عربی و ابن سینا در رابطه با قضا و قدر الهی تکیه و تأکید ابن سینا بر علم عنایی خداوند و تأکید ابن عربی بر حکم الهی است. این تفاوت ریشه در روش نگرش فلسفی ابن سینا و عرفانی-کلامی ابن عربی برای تحلیل موضوع است. در رابطه با اختیار در انسان ابن سینا قائل است که شخص با انجام برخی اعمال توانایی بر اعمال نظر و تغییر سرنوشت خود را دارد و خداوند با قضای الهی چنین خواسته که قطعیت و حتمیت در فعل انسان باشد و قضا پس از اختیار و اراده او باشد و قضای الهی، اختیار در فعل انسانها را مقدر داشته است. از نظر ابن عربی نیز قضا و قدر حکم الهی در مرتبه اعیان ثابته و اقتضائات آنهاست و بنابراین اراده و اختیار انسان نیز در حیطه آنهاست. و قضا و قدر نقض کننده اختیار و اراده انسان نیست. روش این تحقیق بر اساس توصیفی-تحلیلی و بر با استفاده از متون کتابخانه ای است.
پرونده مقاله