پیوستگی و ارادتِ عارفانِ سرزمینهای اسلامی به ساحتِ مقدسِ حضرتِ ختمیمرتبتﷺ، از دیرباز، زبانزدِ خاص و عام بوده است؛ شیخ عطار در این میان، از جایگاه ویژهیی برخوردار است. تردیدی نمیتوان داشت که کلامِ شیخ در توصیفِ مقامِ رسالت و نورِ محمّدیﷺ، آرای بزرگان و صاحبنظرانِ ع چکیده کامل
پیوستگی و ارادتِ عارفانِ سرزمینهای اسلامی به ساحتِ مقدسِ حضرتِ ختمیمرتبتﷺ، از دیرباز، زبانزدِ خاص و عام بوده است؛ شیخ عطار در این میان، از جایگاه ویژهیی برخوردار است. تردیدی نمیتوان داشت که کلامِ شیخ در توصیفِ مقامِ رسالت و نورِ محمّدیﷺ، آرای بزرگان و صاحبنظرانِ عرصهی عرفانِ نظری را، فرا یاد میآورَد. مقالهی حاضر، در صددِ بیان و اثباتِ این نکته است که اسم و صفات و ذاتِ پیامبرِ خاتمﷺ از منظرِ سرایندهی منطقالطیر، هیچ تباینی با ذات و صفاتِ الهی ندارد
پرونده مقاله
درد و رنج کشیدن حیوانات در صحنه طبیعت واقعیتی غیر قابل انکار است که زمینهساز شبهۀ ناسازگاری این مساله با اوصاف علم، قدرت و خیرخواهی محض خداوند در ادیان ابراهیمی شده است. هدف الهیدانان از پاسخ گویی به این مساله برقراری این سازگاری با حفظ اوصاف خداوند است. مارک مالر از چکیده کامل
درد و رنج کشیدن حیوانات در صحنه طبیعت واقعیتی غیر قابل انکار است که زمینهساز شبهۀ ناسازگاری این مساله با اوصاف علم، قدرت و خیرخواهی محض خداوند در ادیان ابراهیمی شده است. هدف الهیدانان از پاسخ گویی به این مساله برقراری این سازگاری با حفظ اوصاف خداوند است. مارک مالر از اندیشمندان معاصر در مقاله خود کوشیده است با تجدید نظر در مفهوم اوصاف خداوند مشکل را حل نماید. اشکال مالر و غالب الهیدانان مسیحی آن است که به جای تکیه بر بن مایه های دینی، با پیشفرضهای غیر دینی سراغ حل این مساله رفتهاند. حاصل نقد دیدگاه وی این است که نمیتوان نیمی از مقدمات را از متون دین و نیمی دیگر را از تبیینهای غیر دینی استخراج کرد و استدلالی منطقی یا پاسخی منطبق با دین انتظار داشت. به جای بازنگری در اوصاف خداوند باید دید چه تبیینی از درد و رنج حیوانات در زبان خود دین ارایه شده است.
پرونده مقاله
صدرالمتألهین متناسب با نگاه اصالت وجودی خود، تشکیک در مراتب وجود را بنا نهاد و آن را تشکیک خاصی نامید، اما در این که منظور او از تشکیک در وجود چه بوده، تفاسیر مختلفی ارائه شده است. برخی وحدت تشکیکی وجود را یک آموزه متوسط از حکمت متعالیه برای نزدیک کردن ذهن متعلمان فلسفه چکیده کامل
صدرالمتألهین متناسب با نگاه اصالت وجودی خود، تشکیک در مراتب وجود را بنا نهاد و آن را تشکیک خاصی نامید، اما در این که منظور او از تشکیک در وجود چه بوده، تفاسیر مختلفی ارائه شده است. برخی وحدت تشکیکی وجود را یک آموزه متوسط از حکمت متعالیه برای نزدیک کردن ذهن متعلمان فلسفه به سوی رأی نهایی ملاصدرا(ره) یعنی وحدت شخصی وجود دانستهاند. برخی دیگر تشکیک وجود را نسخة فلسفی و تفسیر صحیح از وحدت شهود عارفان دانستهاند.اما برخی معتقدند که وحدت وجود عرفانی به معنای موجودیتِ همه موجودات به عین وجود واجبتعالی است و تشکیک صدرایی نیز دقیقا به همین معناست. بر این اساس، تشکیک بدان معناست که تنها یک وجودِ بسیط و اطلاقی محقق است و کثرات بهرغم موجود بودن، وجودی غیر از آن وجود بسیط و مطلق و واحد ندارند. به عبارت دیگر، به اعتقاد طرفداران این تفسیر، صدرالمتألهین(ره) در صدد اثبات موجودیت همة وجودات به وجود خداوند، و یا به بیان دیگر، اثبات وجود بودن وجود خداوند برای همة موجودات بوده است.در این مقاله، تفسیر اخیر را دیدگاه نهایی ملاصدرا فرض کرده و با این اصل موضوع، برخی ادلة او را برای اثبات این تفسیر، تقریر و بررسی نمودهایم.
پرونده مقاله
پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، مساله ی خلافت، مهم ترین مساله مطرح در جامعه اسلامی بود. عده ای مدعی ابتناء این جانشینی بر نصب الهی بودند؛ در مقابل جریانات فکری دیگر آهنگ دیگری نواخته و طرح های دیگری درانداختند.
پژوهش حاضر با با روش تحلیل و نقد متنی و تاریخ، ک چکیده کامل
پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، مساله ی خلافت، مهم ترین مساله مطرح در جامعه اسلامی بود. عده ای مدعی ابتناء این جانشینی بر نصب الهی بودند؛ در مقابل جریانات فکری دیگر آهنگ دیگری نواخته و طرح های دیگری درانداختند.
پژوهش حاضر با با روش تحلیل و نقد متنی و تاریخ، کوشیده است به این سوال پاسخ دهد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر حسب گزاره های تاریخی_ روایی درباره خلافت چه آموزه هایی داشته اند؟ و خلفای سهگانه چه معیارهایی؟
نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده ی این است که میان سیره ی رسول خدا(ص) و رای و عمل خلفای سه گانه درباره مساله ی خلافت تفاوت عمیق وجود دارد. رسول خدا(ص) مساله خلافت را به نص الهی دانسته، درحالی که خلفای سه گانه معیارههایی همچون بیعت، استخلاف و تعیین شورایی را برای مشروعیت بخشی به خلافت خود و یکدیگر در نظر گرفتند که بعدها نیز معیار عمل اهل سنت قرار گرفتند.
پرونده مقاله
کانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا میدارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو میآورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعدا چکیده کامل
کانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا میدارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو میآورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعداد است که فرد کسب میکند. بنابراین کانت فطرت را به عنوان راه جایگزینی برای اثبات وجود خداوند به کار میبرد. غزالی نیز پس از بیان برهان حدوث، در دور دوم حیات خویش به بحث فطرت رو میآورد و فطرت را در معانی مختلفی مانند غریزه و عقل به کار میبرد. او همچنین فطرت را امری نمیداند که از طریق استدلال منطقی به دست آید بلکه به باور او، باور به وجود خداوند از ابتدای خلقت در فطرت ماست. در حالی که کانت معتقد است ما باور به وجود خداوند را در طی حیات خویش کسب میکنیم نه این که از روز اول این باور در قالب تصورات در ما وجود داشته باشد.
پرونده مقاله
بر اساس آموزههای قرآن كريم که موثّقترین منبع شناخت خداوند سبحان است، توحید اساس و مبنای حیات واقعی انسان است و شرک که نقطة مقابل آن میباشد، بزرگترین ظلم و گناه نابخشودنی تلّقی میشود. هستیشناسی توحیدی که از میراث آموزههای وحیانی بهره میبرد رقیب و بدیلی کارآمد، د چکیده کامل
بر اساس آموزههای قرآن كريم که موثّقترین منبع شناخت خداوند سبحان است، توحید اساس و مبنای حیات واقعی انسان است و شرک که نقطة مقابل آن میباشد، بزرگترین ظلم و گناه نابخشودنی تلّقی میشود. هستیشناسی توحیدی که از میراث آموزههای وحیانی بهره میبرد رقیب و بدیلی کارآمد، در برابر هستیشناسیهای پوزیتیویستی، مادیگرایانه و نیهیلیسمی است. این نوع از هستیشناسیها از آنجا که حقیقت عالم صغیر و کبیر را به افق طبیعت و عالم مادی تنزّل دادهاند، هرگز قادر نیستند و نمیتوانند از تربیت انسان سخنبگویند؛ بلکه تربیت انسان موحّد، در صورتی که بر بنیاد هستیشناختی توحیدی استوار گردد، آدمی، حیّ متألّهای خواهد بود که صورت و سیرت خود را به گونهای کامل درمییابد. مسأله اصلی این پژوهش که با عنوان «كاربست رهیافت هستیشناسی در تربیت توحيدي از منظر قران كريم» آمده است، چگونگی تبیین عناصر هستیشناسیای است که معطوف به تربیت و هدایت انسان برای رسیدن به کمال و دستیابی به حیات طیّبه موعود قرآن کریم میباشد. در این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی، و با استناد به قرآن کریم، در توصيف و ترسيمي واقعنگر از هستي، به اهم مبانی هستیشناختی توحیدی، در عرصة «خداشناسي و جهانشناسي»، که منطقاً مبانی تربیت توحیدی تلقّی میشود، پرداخته شده است. در تأييد تناسب و تلائم گزارههاي توصيفي و تجويزي هستيشناختي با آموزههاي قرآني، از بيانات تفسيري و تبييني برخي از مفسران و صاحبنظران حوزه علوم ديني و متون وحياني وام گرفته شده است. بر اساس یافتهای این پژوهش، خداوند به عنوان منبع و مبدأ تمام خيرات، و جهان هستی، به عنوان آیت حق و صحنة مواجهه انسان با حقیقت الهی است، در این افق، نياز و فقر ذاتي انسان در مراتب مختلف توحید ذاتی، صفاتی و افعالی بر وی کشف و آشکار میگردد. ثمرة این پژوهش، حصول ادراک و فهم صحيح انسان از موقعيت خود در عالم امكان، به عنوان موجودي وابسته و متعلق به ربّ بينياز، است که در سایة توحید ربوبی، رسيدن وی به مقصد نهايي کمال و قرب الهی تصعيد و تسريع میشود.
پرونده مقاله
قاعده «معطیالشیئ» یکی از قواعد پرکاربرد در الهیات اسلامی است. این قاعده به دو شیوه در براهین اثبات صفات واجب به کار رفته است. در یک کاربرد در راستای اثبات مطلق صفات کمالیه و در کاربردی دیگر در جهت اثبات تک تک صفات کمالیه از جمله تمام اقسام علم واجب از جمله اثبات علم ح چکیده کامل
قاعده «معطیالشیئ» یکی از قواعد پرکاربرد در الهیات اسلامی است. این قاعده به دو شیوه در براهین اثبات صفات واجب به کار رفته است. در یک کاربرد در راستای اثبات مطلق صفات کمالیه و در کاربردی دیگر در جهت اثبات تک تک صفات کمالیه از جمله تمام اقسام علم واجب از جمله اثبات علم حضوری ذاتی، علم به غیر پیش از ایجاد، علم به غیر پس از ایجاد، علم فعلی و علم حضوری به غیر بهره بردهاند. همچنانکه در اثبات صفات و ذاتی بودن صفاتی همچون قدرت، حیات، اراده، وجوب، خیریت، حقیت، بساطت، غناء و مالکیت به کار رفته است. این قاعده در اثبات گزارههای اساسی مرتبط با حوزه افعال الهی مانند قاعده الواحد، وجود منبسط، عوالم وجود، ابداع عالم و اتقان صنع نیز نقش آفرین است. نوشتار حاضر با اثبات نفوذ این قاعده در عمق مهمترین مسائل الهیات اسلامی، توصیف الهیات اسلامی به «الهیات اعطائی» را امری توجیهپذیر میداند.
پرونده مقاله
انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صو چکیده کامل
انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صورت کتاب خانه ای و به شیوه ای تطبیقی ارتباط خدا با انسان را در مصیبت نامه عطّار نیشابوری و دیوان جامی مورد بررسی قرار داده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط خدا با انسان بر اساس اصول اولیه انسانی یاوری، هدایت و عشق انجام شده است که نشان می دهد ارتباط خدا و انسان از دغدغه های مهم این دو عارف بوده و آنان راه ها و عوامل مختلفی برای تحقق آن ارائه داده اند؛ مهمترین نتایج به دست آمده از این پژوهش عبارت اند از این که آثارعطار و جامی سرشار از نمود ارتباط خدا و انسان است و این ارتباط گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستانی نقل می شود. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در اشعار این دو وجود دارد به ابیات آنها عمق خاصی بخشیده که به خواننده احساس لطافت و اوج بندگی دست می دهد ضمن اینکه رابطه عاشقانه پروردگار عالیترین نوع رابطه بوده است.
پرونده مقاله
معرفت به انسان کامل هم از حیث نظری – علمی و هم از جهت عملی-سلوکی، اهمیت خاصی در معرفتِ به خدای سبحان و زیست معنوی و هندسه حیات طیبه دارد وهرگاه این حقیقت را درمعارف وحیانی و آموزه های دینی ردیابی کنیم اهمیت و آنگاه ضرورت و کارآمدی اش درتنظیم زندگی معقول و ملکوتی مضاعف خ چکیده کامل
معرفت به انسان کامل هم از حیث نظری – علمی و هم از جهت عملی-سلوکی، اهمیت خاصی در معرفتِ به خدای سبحان و زیست معنوی و هندسه حیات طیبه دارد وهرگاه این حقیقت را درمعارف وحیانی و آموزه های دینی ردیابی کنیم اهمیت و آنگاه ضرورت و کارآمدی اش درتنظیم زندگی معقول و ملکوتی مضاعف خواهد شد. درحقیقت انسان کامل شناسی نوعی خداشناسی است و از انسان کاملِ اصطلاحیِ دانشِ عرفان درنصوص دینی با عناوینی چون: خلیفه الله، حجه الله، نبی، رسول،امام و ولیّ تعبیر شده و می شود که تعابیر معهود از جامعیت و کمال منحصر به فردی برخوردار است و یکی از تعابیرعمیق و دلنشین درکتاب و سنت، "وجه الله"است که متناظر به بود و نمودِ حق تعالی هست و مظاهر اکمل و اجمل نمودهای حق تعالی، انسان کامل و اولیاء الله خواهند بود. اکنون پرسش این است که انسان کاملِ مکمل چیست و کیست که وجه الله به شمار می روند؟درعرفِ قرآن و عرفان مفهوم و مصداق وجه الله چه کسانی هستند؟ نوشتار حاضر با روش نقلی – عقلی و رویکرد تحلیلی عهده دار پاسخ به پرسش های یاد شده(که بصورت اندماجی یک پرسش هستند) خواهد بود و برونداد آن امکان معرفتِ به خدا در مرتبه فعل یا صفات فعل است که در آیات قرآنی از این مرتبه با عناوینی چون "الله"، "نور"، "وجه الله" و مانند آن سخن به میان آمده است و انسان کامل آیت کبرای حق تعالی و وجه خداست.
پرونده مقاله
مسئله خداشناسی ازدغدغههای بنیادي انسان است. نقش اساسي این مفهوم ونحوه باوربه وجودیاعدم وجودخدادرهمه ابعادزندگي انسان آشكاراست،ونگرش ملحدانه نسبت به خدااست كه ماهیت هستي انسان رابهطور عام ومعناي آزادي ومسئولیت اخلاقي اورابهطورخاص،تعیین میکند. لذاشناخت ذات وصفات الهی چکیده کامل
مسئله خداشناسی ازدغدغههای بنیادي انسان است. نقش اساسي این مفهوم ونحوه باوربه وجودیاعدم وجودخدادرهمه ابعادزندگي انسان آشكاراست،ونگرش ملحدانه نسبت به خدااست كه ماهیت هستي انسان رابهطور عام ومعناي آزادي ومسئولیت اخلاقي اورابهطورخاص،تعیین میکند. لذاشناخت ذات وصفات الهی از مهم ترین مباحث کلامی است که اندیشمندان فارغ ازروشهاومبانی فکری هریک درباره آن گفتگووابرازعقیده کردهاند.در این راستاپژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته به بررسی و مقایسه دیدگاههای فضل ابن شاذان و اتین ژیلسون در خصوص ذات و صفات خدا میپردازد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین دیدگاه ژیلسون به عنوان یک فیلسوف نوتومائی و فضل ابن شاذان به عنوان یک متکلم شیعی که تفکرات فلسفی او در مورد ذات و صفات خداوند مشابه فیلسوفان مشاءاست، نقاط اشتراک فراوانی وجود دارد. از اشتراکات آنان روش یکسان فلسفی ایشان؛یعنی روش بهره گیری از عقل در استدلال هایشان و عقیده یکسان آنها در سازگاری عقل و دین است که باوجود اختلافاتی در نحوه بیان مطالب ، موجب اشتراک عقیده شده است.
پرونده مقاله
انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صو چکیده کامل
انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صورت کتابخانه ای و به شیوه ای تطبیقی ارتباط خدا با انسان را در مصیبت نامه عطّار نیشابوری و دیوان جامی مورد بررسی قرار داده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط خدا با انسان بر اساس اصول اولیه انسانی یاوری، هدایت و عشق انجام شده است که نشان می دهد ارتباط خدا و انسان از دغدغه های مهم این دو عارف بوده و آنان راه ها و عوامل مختلفی برای تحقق آن ارائه داده اند؛ مهمترین نتایج به دست آمده از این پژوهش عبارت اند از این که آثارعطار و جامی سرشار از نمود ارتباط خدا و انسان است و این ارتباط گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستانی نقل می شود. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در اشعار این دو وجود دارد به ابیات آنها عمق خاصی بخشیده که به خواننده احساس لطافت و اوج بندگی دست می دهد ضمن اینکه رابطه عاشقانه پروردگار عالیترین نوع رابطه بوده است.
پرونده مقاله
یکی از استدلالهایی که در کلام اسلامی برای اثبات وجود خدا ارائه شده است برهان موسوم به امکان صفات یا اعراض است که گاه آن را برهان تخصیص نیز نامیدهاند. چکیدۀ برهان مزبور آن است که اتّصاف اجسام به برخی صفات ویژه از میان تمام صفات ممکن، با توجّه به اصل علّیّت حتماً معلول چکیده کامل
یکی از استدلالهایی که در کلام اسلامی برای اثبات وجود خدا ارائه شده است برهان موسوم به امکان صفات یا اعراض است که گاه آن را برهان تخصیص نیز نامیدهاند. چکیدۀ برهان مزبور آن است که اتّصاف اجسام به برخی صفات ویژه از میان تمام صفات ممکن، با توجّه به اصل علّیّت حتماً معلول وجود یک مُخَصِّص و مُرجِّح غیر جسمانی است که همان آفریدگار عالم و علّت تخصیص و ترجیح صفات اشیاء است. تاکنون پیشینه و تقریرها و تحوّلات این برهان در کلام امامیّه بررسی نشده است و از سرگذشت و تطوّرات تاریخی آن در کلام امامی آگاهی چندانی در دست نیست. با توجّه به ضرورت شناسایی و معرّفی استدلالهای متکلّمان بر اثبات وجود خدا، در مقالۀ حاضر با تتبّع تاریخی در متون کلامی امامیّه تقریرهای مختلف متکلّمان امامی از برهان امکان صفات بازشناسی و تشریح میشود و ضمن مقایسۀ آنها با یکدیگر تحوّلات این برهانِ کمترشناخته شده در کلام امامیّه تبیین میگردد. پژوهش حاضر نشان میدهد که از قرن ششم هجری تا دورۀ صفویّه دستکم چهار تقریر مختلف از برهان امکان صفات در متون مختلف کلامی ارائه شده است که از حیث تعداد و ترتیب مقدّمات و نتیجه تفاوتهای بارزی با یکدیگر دارند. تأکید متکلّمان متأخّر بر اثبات واجب الوجود و ناتوانی برهان امکان صفات از اثبات آن به تنهایی، موجب انضمام برهان امکان و وجوب به این برهان، و در نهایت، اقبال اندک متکلّمان امامی به این برهان گردید.
پرونده مقاله
موضوع رؤیت خدا از قدیمیترین مباحث کلامی است که همواره مورد توجه ادیان و مکاتب فکری بشر بوده است. در اسلام نیز اشاعره به عنوان بزرگترین فرقه ی کلامی اهل سنت، دیدگاه خاصی دراین خصوص دارند و رؤیت خدا با چشم را در دنیا محال ولی در آخرت جائز می دانند در مقابل امامیه و از جم چکیده کامل
موضوع رؤیت خدا از قدیمیترین مباحث کلامی است که همواره مورد توجه ادیان و مکاتب فکری بشر بوده است. در اسلام نیز اشاعره به عنوان بزرگترین فرقه ی کلامی اهل سنت، دیدگاه خاصی دراین خصوص دارند و رؤیت خدا با چشم را در دنیا محال ولی در آخرت جائز می دانند در مقابل امامیه و از جمله علامه حلی با نقد این نظریه و با بررسی ابعاد مختلف آن، با استفاده از آموزه های فلسفی و عرفانی این امر را ناممکن می داند. در عصر ما علامه طباطبائی نیز دقیقترین تحلیل را در مسئله رؤیت با تکیه بر فطرت الهی انسان و رفع حجب و موضوع شهود ارائه نموده است. در این مقاله که از نوع استنادی و روش آن، تحلیل و تبیین محتوا از نوع مقایسهای است، برای اولین بار دیدگاه علامه حلی که در این باب مستدل بحث نموده و حجم بسیاری از آثارش را به خود اختصاص داده در مقابل با دیدگاه اشاعره را مورد بررسی قرار می دهد. سپس به بررسی مقایسه آرای متکلم قرن یازدهم (علامه حلی) با مفسر قرن پانزدهمی (علامه طباطبایی) می پردازد که بیانگر سیر تطور نگاه کلامی فلسفی و تفسیری طی این چهار قرن می باشد.
پرونده مقاله
راههاي نيل به خداشناسي به چهار رهيافت كلي عقلگرايي، نقلگرايي، تجربهگرايي و شهودگرايي قابل تقسيم است. فخر رازي از متفكران اشعري است که به رهيافت عقلگرايي در خداشناسي اعتقاد دارد و تنها راه معرفت الله را استدلال و برهان ميداند. بر همين اساس وي معتقد است شناختي كه ب چکیده کامل
راههاي نيل به خداشناسي به چهار رهيافت كلي عقلگرايي، نقلگرايي، تجربهگرايي و شهودگرايي قابل تقسيم است. فخر رازي از متفكران اشعري است که به رهيافت عقلگرايي در خداشناسي اعتقاد دارد و تنها راه معرفت الله را استدلال و برهان ميداند. بر همين اساس وي معتقد است شناختي كه براي ما نسبت به خداوند متعال حاصل ميشود معرفتي كلي و نامتعين است.
رهیافت عقل گرایانه فخررازی از سه جهت قابل نقد است. مهمترين اشکالی كه بر چنين رهيافتي وارد است حصر روششناختي و ناديده گرفتن علم حضوري و رهيافت شهودي به عنوان با ارزشترين مسير براي نيل به معرفت الله است. امتناع از پذيرش سرشت مشترك انسانها و به تبع آن نفي خداشناسي فطري مشكل ديگر رهيافت عقلگرايانه فخر رازي است.
پذيرش امكان رؤيت خداوند توسط انسان و ارائه ادله متعدد قرآني براي اثبات آن از سوي فخر رازي كه در واقع موجب معرفتي شخصي ميگردد از چالشهاي مهم پيشروي وي است كه موجب تعارض دروني مواضع خداشناسانه اوست.
پرونده مقاله
برهان صدّیقین یکی از معروفترین و معتبرترین براهین اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی بهشمار میآید. با این وصف، سرگذشت و تطوّرات برهان مزبور در کلام اسلامی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. از جمله، تحوّلات برهان صدّیقین در کلام اشعری به عنوان یکی از چند مکتب چکیده کامل
برهان صدّیقین یکی از معروفترین و معتبرترین براهین اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی بهشمار میآید. با این وصف، سرگذشت و تطوّرات برهان مزبور در کلام اسلامی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. از جمله، تحوّلات برهان صدّیقین در کلام اشعری به عنوان یکی از چند مکتب کلامی برجسته در طول تاریخ کلام اسلامی شناسایی و تبیین نشده است. واکاوی و بازخوانی متون کلامی اشعری نمودار آن است که برهان صدّیقین از قرن ششم هجری به بعد با استقبال متکلّمان اشعری مواجه شده است و در پارهای از آثار متکلّمان متأخّر این مکتب به عنوان مهمترین استدلال بر وجود خداوند قلمداد گردیده است. افزون بر این، برخی از متکلّمان اشعری مثل فخر رازی و ایجی تقریرهایی تازه و ابتکاری از برهان صِدّیقین را ارائه نمودهاند و بدینترتیب در تقویت و ترویج و تکامل این برهان در کلام اسلامی مساهَمَت و مشارکت درخور توجّهی داشتهاند.
پرونده مقاله